تهران- ایرنا مدرسه- مناظره یک «هنر» است. بحث و گفتگو صحیح می‌تواند شما را برای مقابله با هر چالش فکری که در زندگی‌تان بوجود می‌آید آماده کند. ممکن است که هرروز مناظره نداشته‌باشید اما تقریبا هرروز با اختلاف‌نظرهای کوچک و بزرگ روبه‌رو خواهید شد. این مهارت به شما کمک می‌کند به جای آن‌که صدای خود را بالا ببرید، کلمات خود را دقیق انتخاب کنید تا از بالا گرفتن بحث جلوگیری کنید.

بحث و مناظره یک «هنر» است. از دوران یونان باستان تا اوایل دوران مدرن، بلاغت یکی از موضوعاتی بود که در سیستم آموزشی تدریس می‌شد. قدرت در انتخاب کلمات، ساختار جمله، شکل دادن به استدلال و مهم‌تر از همه: رساندن پیام موردنظر.

گوینده برای خوب صحبت کردن و ارائه استدلال نیاز به آموزش دارد تا بتواند مهارت‌های بلاغت و مناظره را به کار بگیرد. ما در این متن به برخی اصول کلی مناظره اشاره خواهیم کرد که اگر آن‌ها را به خاطر بسپارید میتوانید گفتگوهای موثر و بهتری داشته‌باشید.

اصول مناظره

مناظره یک بحث یا رقابت ساختاریافته بر سر یک موضوع یا راه‌حل است. مناظرات رسمی معمولا شامل دو طرف هستند: فرد موافق موضوع مورد بحث و فرد مخالف موضوع مورد بحث. در برخی جوامع دموکراتیک از مناظره برای حل و فصل مسائل و مشکلات استفاده می‌شود و نتیجه آن در یک جلسه هیئت مدیره، مجلس قانون‌گذاری یا سازمان محلی عنوان می‌شود. معمولاً گروه سومی هم در مناظرات رسمی وجود دارند که کیفیت شواهد و استدلال‌ها را مورد بررسی و ارزیابی قرار می‌دهند. برای داشتن بحث خوب و موثر باید به سه مورد توجه داشته‌باشید:

سوال اصلی را از دست ندهید:

هر بحثی حول یک سؤال یا موضوع متمرکز است. یکی از رایج‌ترین اشتباهات در بحث یا گفتگو با شخص دیگر این است که موضوع یا سؤال اصلی را از دست می‌دهیم. هنگامی که این اتفاق می‌افتد ساده‌ترین راه حل این است که خطا را تشخیص دهیم و به سؤال اصلی برگردیم.

برای مثال اگر سؤال اصلی این است که آیا سازمان محیط زیست، جنگل‌های شمالی را به خوبی مدیریت می‌کند یا نه؟ این سؤال شامل موضوعاتی مثل سلامت جنگل، مدیریت تفریحات مردم، چرخه آتش‌سوزی، اکولوژی و شیوه‌های مدیریتی است. اما مناظره به سادگی می‌تواند بر زندگی و عملکرد تک تک افراد سازمان متمرکز شود که خارج از محدوده این سؤال است.

یکی دیگر از مسائل رایج که مناظره را از سؤال اصلی دور می‌کند، خطاهای مربوط به «تعاریف» است. بسیاری از افراد صرفاً با عدم توافق درمورد تعریف برخی از کلمات در سؤال اصلی، خطاهایی در استدلال ایجاد می‌کنند. ساده‌ترین راه حل این است که بحث را متوقف کنید و با استفاده از تعاریف و اصطلاحات مشابه بحث را ادامه دهید. رایج‌ترین مثالی که برای این اتفاق به کار می‌برند این است که یک‌نفر می‌گوید: «برو پول‌های مرا در بانک بگذار». – در زبان انگلیسی bank به معنی بانک و حاشیه رودخانه است- و فرد مقابل پول‌ها را در حاشیه رودخانه دفن می‌کند.

از اصول منطقی پیروی کنید:

مسئله بعدی که معمولاً در هر بحثی رخ می‌دهد، عدم پیروی از «منطق» است. منطق یعنی استدلال‌ها باید به نحوی در کنارهم قرار بگیرند که از یک استدلال به استدلال بعد جریان پیدا کنند و به نتیجه‌ای برسند که نکات را به یکدیگر پیوند می‌دهد! بگذارید موضوع را با یک تشبیه واضح‌تر کنیم. هر آجر در کنار آجر دیگر قرار می‌گیرد و یک خط منظم و زیبای آجری را تشکیل می‌دهد. شما نمی‌خواهید یک پیاده رو کنار خانه‌تان داشته باشید که آجرهای آن بدون هیچ نظم و دلیلی کنار یکدیگر سیمان شده‌اند و زیبایی ندارند. به صورت مشابه کسی نمی‌خواهد به بحثی گوش کند که نمی‌تواند پیوند جملات آن را درک کند.

ایجاد یکسری جملات منطقی نیازمند کار و تمرین زیاد است. برخی دانشگاه‌ها برای دانشجویان واحد منطق ارائه می‌کنند.

برای مثال جملاتی داریم که اینگونه هستند : الف، ب است. ب، ج است. ج، د است. پس الف، د است.

شما باید بحث را به گونه‌ای پیش ببرید و با رشته منطقی به یکدیگر پیوند دهید که مخاطب منطق اینکه الف مساوی د است را متوجه شود.

با مغالطه‌ها آشنا شوید:

مغالطه خطای منطقی در طول استدلال است. برخی مغالطه‌ها از روی اشتباه یا ساده‌انگاری پیش می‌آیند اما برخی مغالطه‌ها از روی حیله هستند و فرد برای استفاده از مغالطه آموزش دیده است.  من برخی اشتباه‌های رایج در زیر فهرست می‌کنم و برای تمرین به شما پیشنهاد می‌کنم که تبلیغات تماشا کنید! تقریباً هر تبلیغ یک اشتباه دارد (اگر اینکار را کنید احتمالا دیگر هرگز محصولی را بخاطر آن‌که تبلیغش را دیده‌اید نخواهید خرید!)

۱. مغالطه سخنان نامعلوم: این مغالطه به مشکلاتی در نحوه استفاده از کلمات یا زبان مربوط می‌شود.

  • مغالطه ابهام: استفاده از یک کلمه با دو معنی مختلف، مثل کلمه bank که در بالا توضیح دادیم. به معنای بانک و حاشیه رودخانه.
  • مغالطه لهجه: تأکید بر یک کلمه خاص هنگام صحبت کردن برای ایجاد تأکید بیشتر در مواقعی که نیازی به آن نیست.
  • مغالطه فرضیه‌سازی: درنظر گرفتن یک اسم انتزاعی به عنوان یک اسم عینی؛ ساده‌ترین نمونه‌ای که می‌شود مثال زد «رنگ‌ها» هستند. رنگ قرمز خارج از جسمی که رنگ می‌کند وجود ندارد. پس قرمز نمی‌تواند کاری انجام دهد چون یک انتزاع است.

۲. مغالطات فرضی: این نوع مغالطات با مفروضات مطرح شده در استدلال‌ها سروکار دارند.

  • مغالطه تعمیم: دست گرفتن یک مسئله و تعمیم دادن آن به مسائل دیگر. «زنان این مغالطه را زیاد انجام می‌دهند» این جمله خودش یک مغالطه تعمیم ناروا بود. اگر یک زن از یک مغالطه استفاده کرده‌است دلیل نمی‌شود که بگوییم تمام زن‌ها از این مغالطه استفاده می‌کنند.
  • مغالطه نتیجه‌ی اجتناب‌ناپذیر: به این معنی که یک طرف مناظره ادعا می‌کند به محض انجام یک اقدام، نتیجه‌ی اجتناب‌ناپذیری برای آن وجود خواهد داشت. این مغالطه به سادگی تشخیص داده می‌شود.
  • مغلطه قیاس نادرست: یعنی قیاسی که برای موضوع بیان می‌شود، با موضوع مورد نظر ارتباطی ندارد. بنظر می‌رسد این سخت‌ترین نوع مغالطه برای تشخیص دادن است. برای تشخیص این مغالطه باید کامل بررسی کنید که آیا قیاسی که مطرح شد با موقعیت مطابقت دارد یا خیر.
  • مغالطه تکرار سوال: فرد به جای آن‌که ارائه استدلال کند، همان سوال قبل را به شیوه‌ای جدید بازگو می‌کند.

۳. مغالطه موضوعیت و سنخیت: این مغالطات مربوط به نوع استدلال مورد استفاده است.

  • مغالطه حمله شخصی: یعنی فرد به جای حمله به استدلال، فرض، سوال یا قیاس طرف مقابل، به خود شخص حمله می‌کند. مثلاً: شما که از این قیاس استفاده می‌کنید آدم احمقی هستید.
  • مغالطه توسل به اکثریت: ما باید با این استدلال موافقت کنیم چون بقیه موافق هستند!
  • مغالطه توسل به ترحم: شما باید با استدلال من موافق باشید چون شما یک مسلمان هستید و هر مسلمان خوبی می‌تواند با این استدلال موافقت کند.
  • مغالطه توسل به اقتدار: شما به جای آن‌که استدلال کنید به کسی که دارای قدرت است متوسل می‌شوید.
  • مغالطه نادانی: استفاده از این استدلال که «چون کسی نمی‌داند پس باید درست باشد» یک مغلطه است.

دانستن برخی از مسائل که در فرایند مناظره پیش می‌آیند- مثل مغالطات- به ما کمک می‌کنند که متوجه استفاده دیگران از آن‌ها شویم و بهتر تصمیم بگیریم. توضیح هرکدام از این مغالطات را بصورت دقیق‌تر در یک متن جداگانه منتشر خواهیم کرد.

اهمیت یادگرفتن مهارت مناظره

تحقیق، استدلال و حتی مهارت سخنرانی در جمع تنها تعداد اندکی از مزایای یادگیری مناظره است. بحث و گفتگو صحیح می‌تواند شما را برای مقابله با هر چالش فکری که در زندگی‌تان بوجود می‌آید آماده کند.

ارتقاء تفکر انتقادی:

 ممکن است که هرروز مناظره نداشته‌باشید اما تقریباً هرروز با اختلاف‌نظرهای کوچک و بزرگ روبه‌رو خواهید شد. این مهارت به شما کمک می‌کند به جای آن‌که صدای خود را بالا ببرید، کلمات خود را دقیق انتخاب کنید تا از بالا گرفتن بحث جلوگیری کنید. این بحث کردن کمک می‌کند تا شما مهارت‌های تفکر انتقادی را در زندگی روزمره توسعه دهید. تفکر انتقادی توانایی ارائه استدلال‌های فکر شده و مستدل و در عین حال زیرسوال بردن شواهد پشت یک نتیجه‌گیری یا موضع خاص است.

این مسئله به شما کمک می‌کند که درمورد ایده‌های جدید کنجکاو شوید و در عین حال شک و تردید را حفظ کنید و نگرشی سالم نسبت به سوال داشته‌باشید. حتی شما را کمی فروتن می‌کند؛ قرار نیست همیشه حق با شما باشد!

فن بیان:

آیا تا به حال دچار این مشکل شده‌اید که نمی‌توانید به سادگی کلمه‌ای که منظورتان را برساند پیدا کنید؟ مناظره به شما کمک می‌کند در توضیح موضوعات مختلف استاد شوید.

مهارت مناظره به شما کمک می‌کند مخاطب خود را بشناسید و ادبیاتی متناسب با او به کار بگیرید. اگر لحن شما بیش از اندازه رسمی باشد از مخاطب فاصله می‌گیرید و ساده بودن لحن بیش از اندازه باعث می‌شد بحث شما ضعیف بنظر برسد.

پژوهش پایه‌ی تمام کارهاست:

مناظره توانایی‌های شما را برای پژوهش بالا می‌برد. قبل از مناظره راجع به موضوع تحقیق و خلاصه‌نویسی کنید تا بر روی موضوع مسلط باشید. این کار به شما کمک می‌کند در هر بحثی که شکل می‌گیرد توانایی پژوهش و رسیدن به جواب درست از طریق منابع مختلف را بدست بیاورید.

کنترل عواطفتان را به دست بگیرید:

مناظره‌گران خوب همیشه عنصری از خونسردی و متانت دارند و همراه با آن به سؤالات و استدلال‌ها پاسخ می‌دهند. درواقع مدیریت احساسات نه تنها یک مهارت مفید در بحث کردن است بلکه تقریباً تمام جنبه‌های دیگر زندگی را شامل می‌شود و باعث می‌شود به شما احترام گذاشته شود.

البته هنگام مناظره نباید خیلی هم خالی از احساس باشید. ارتباط با موضوع در سطح احساسی بسیار حیاتی است. منظور ما مدیریت کردن احساسات برای خارج نشدن از بحث علمی و منطقی است.

تمرین مناظره، استفاده از کلمات مناسب، جمله‌بندی‌ها و شناخت مغالطات در زندگی روزمره به شما کمک زیادی می‌کند و مهارت‌های مختلف شما را ارتقا می‌دهد. بسیار مهم است که اگر می‌خواهید از عقاید خود دفاع کنید یا عقاید مخالف را زیرسؤال ببرید به اصول مناظره آگاه و مسلط باشید.