غلنبه سلنبه صحبت کردن یعنی گفتن مطلبی با استفاده از کلمات زیاد و بیش از حد که اغلب برای مبهم بودن صحبت، طفرهرفتن از پاسخگویی یا گمراهکردن مخاطب استفاده میشود. به عنوان مثال یک سیاستمدار ممکن است با دادن پاسخ طولانی و مبهم به یک سوال، کاری کند که درنهایت جواب سوال خود را نگیرید. مردم معمولا به دلایل مختلف –عمدی یا غیرعمدی- از این مغالطه استفاده میکنند، بنابراین درک این ترفند بسیار مهم است.
در متن زیر بیشتر درمورد غلنبه سلنبهگویی صحبت خواهیم کرد.
نمونههایی از غلنبه سلنبهگویی
یکی از نمونههای رایج این مغالطه، فروشندهایست که از اصطلاحات فنی غیرضروری در صحبتهای خود استفاده میکند تا افراد را گیج کند و احتمال پذیرش پیشنهاد خرید را بالا ببرد.
یکی دیگر از مصادیق این مغالطه یک مدیر تجاری است که در پاسخ به سوال درباره رفتار نامناسب در شرکت، پاسخ طولانی و نامشخص میدهد تا از پاسخ دادن به سوال اجتناب کند. این گفتگو میتواند به شکل زیر باشد:
خبرنگار: آیا این درست است که شرکت شما به دلیل نقض قوانین متعدد جریمه شده است؟
مسئول: این یک سوال بسیار مهم است و مانند همیشه، شرکت ما کاملاً متعهد است که استانداردهای بسیار دقیقی را که توسط نهادهای نظارتی مختلف برای آن تعیین شده است، چه از نظر قانونی و چه از نظر اخلاقی، رعایت کند. علاوه بر این حتی اگر چنین سازمانهایی با اقدامات ما مخالف باشند، ما تلاش میکنیم تا عملکردمان را بهبود ببخشیم. زیرا جهان دائماً درحال پیشرفت و تغییر است.
نمونهی دیگر هم دانشآموزی است که با گفتن عبارات بلند و زیادهگویی تلاش میکند پاسخ سؤالی که جوابش را نمیداند پر کند یا طوری نشان دهد که به پاسخ مسلط است.
معلم: میتوانید بگویید علت این اتفاق چه بودهاست؟
دانش آموز: بله، خوشحال میشوم که دلایل رویدادی که درحال حاضر راجع به آن صحبت میکنیم را با شما به اشتراک بگذارم. همانطور که همه ما میدانیم، براساس منابع مختلف، علل رویداد مورد بحث، تا جایی که میتوانیم بگوییم...
گاهی هم افراد قصد ندارند از مغالطه استفاده کنند. ممکن است آنها کلمهای را که میخواهند بگویند به خاطر نیاورند. بسیاری از ما در موتورهای جستجو چنین کاری میکنیم. اگر فردی کلمه «رطوبتساز» را فراموش کردهباشد، «دستگاهی که رطوبت ایجاد میکند» را جستجو خواهد کرد.
به طور مشابه مردم معمولاً وقتی از عبارات طولانی و غیرضروری استفاده میکنند که ذهن آنها به جملات کوتاهتر فکر نمیکند. برخی عادت کردهاند اینطور فکر کنند و صحبت کنند. برای مثال یکنفر ممکن است بگوید «...این راه حل توانایی بالقوهای برای جلوگیری از... دارد» درحالی که میتوانست به سادگی بگوید «... این راه حل میتواند از ... جلوگیری کند»
چرا غلنبه سلنبهگویی؟
این مغالطه در درجه اول برای مبهم بودن، طفره رفتن یا گمراهکننده بودن استفاده میشود. این مغالطه ممکن است به دلایل مختلف روی دهد، مانند اینکه فرد بخواهد موضع خود را پنهان کند یا توجه را از بحث منحرف کند.
البته گاهی میتوان از آن چشمپوشی کرد. برای مثال زمانی که فردی را تحت فشار قرار دهند که به یک سؤال شخصی پاسخ دهد فرد ممکن است با غلنبه سلنبهگویی از پاسخ فرار کند. بصورت کلی این دلایل میتوانند موارد زیر باشند:
- ندانستن یک کلمه یا عبارت خاص
- صحبت کردن درحالی که به صورت همزمان تلاش میکنند بفهمند باید چه چیزی بگویند
- تلاش برای اجتناب از اصطلاحات فنی که مخاطب با آنها آشنا نیست
- احساس ناراحتی و معذب بودن درمورد چیزی که قرار است راجع به آن صحبت کند
- تلاش برای مؤدب بودن!
- تلاش زیاد برای ادبی و رسمی صحبت کردن
یک موقعیت رایج دیگر هم زمانی است که فرد باید به یک زبان خارجی صحبت کند که هنوز روی آن تسلط کافی پیدا نکردهاست. در این مواقع طولانی صحبت کردن میتواند یک استراتژی سودمند باشد تا فرد بتواند کلمهای که نمیداند توضیح دهد.
چگونه به این مغالطه پاسخ دهیم
برای پاسخ به این مغالطه ابتدا باید آن را شناسایی کنید. با پرسیدن سؤالات زیر میتوانید به این هدف برسید:
آیا این فرد بیش از حد لازم از کلمات استفاده میکند؟ اولاً ببینید که پاسخ سؤال را گرفتهاید یا نه، دوماً تصور کنید که آیا میشد این جملات را با کلمات کمتری گفت یا نه. اگر از کلمات بیش از حد استفاده میکنند آیا هدفشان مبهم کردن موضوع و طفره رفتن از پاسخگویی است؟ آیا دلیل منطقی برای غلنبه سلنبه صحبت کردن این فرد وجود دارد؟
علاوه بر این میتوانید گاهی از فرد مقابل بخواهید کار خود را توضیح دهد. به عنوان مثال اگر شخصی به جای پاسخ دادن به سؤال شما، مدام از حاشیه صحبت میکرد میتوانید بگویید: «من متوجه شدم، اما شما هنوز به سؤال اصلی من جواب ندادهاید...» رفتار آنها را زیر نظر بگیرید اما لازم نیست چیزی بگویید. زیرنظر گرفتن باعث میشود که بتوانید شخصیت و موقعیت فرد را متوجه شوید.
باید به این فکر کنید که در موقعیتهای مختلف چه واکنشی از خود نشان دهید.
برای مثال اگر فقط میخواهید ببینید فرد مقابل شما چه اندازه تخصص دارد و چطور صحبت میکند، او را زیرنظر بگیرید اما اگر از غلنبه سلنبهگویی استفاده کرد لازم نیست چیزی بگویید.
برعکس اگر میخواهید مخاطبان متوجه شوند که فرد مقابل از این مغالطه استفاده میکند باید فعالانه پاسخ او را بدهید.
همچنین این مغالطه ممکن است همراه با سایر مغالطات استفاده شود. مثلاً ممکن است همراه با مغالطهی ابهام همراه باشد. هنگام پاسخ دادن به مغالطه غلنبه سلنبهگویی ممکن است مجبور باشید به دیگر مغالطات هم اشاره کنید.
چگونه از این مغالطه اجتناب کنیم
اگرچه گاهی اوقات غلنبه سلنبهگویی منطقی بنظر میرسد، مانند زمانی که باید ادبی صحبت کنید، موقعیتهایی هم وجود دارد که استفاده از غلنبه سلنبهگویی مشکل ساز است؛ زیرا درک مطلبی که میخواهید بگویید را برای مخاطب سخت میکند. برای جلوگیری از این مشکل میتوانید چندکار انجام دهید:
- قبل از شروع صحبت کمی روی مطلب فکر کنید
به راههایی فکر کنید که میتوانید از عبارتهای مختصرتر استفاده کنید.
- لغات و اشکال جدید عبارات را بیاموزید
این کار به شما امکان میدهد که بتوانید مختصرتر صحبت کنید.
اینکه از چه تکنیکی استفاده میکنید به این مسئله بستگی دارد که به چه دلیل دچار غلنبه سلنبهگویی میشوید. برای مثال اگر به دلیل عجله برای پاسخ به سوالات دچار این مشکل میشوید باید کمی قبل از صحبت کردن مکث کنید و فکر کنید. اما اگر به این دلیل دچار غلنبه سلنبهگویی میشوید که واژههای درست را پیدا نمیکنید باید تلاش کنید دایره لغاتِ جدید خود را گسترش دهید.
این مشکل نه تنها در گفتار بلکه در نوشتار هم رخ میدهد. اما راهکار حل آن در گفتار و نوشتار تفاوتی ندارد.
نظر شما