نیاز به نویسندگی مؤثر برای محتوای صوتی همزمان با تغییر کلی صنعت به سمت داستان سرایی دیجیتال است. محتوای صوتی در پخش رادیویی و برخط، برای هر اتاق خبری که در فضای دیجیتال حضور دارد دارای اهمیت است. خوب نوشتن برای صدا در نهایت به معنای گفتن داستانهای متقاعد کننده و انتقال اطلاعات به شنوندگان در کمترین زمان، یکی از مهارتهای اصلی روزنامهنگاران قرن بیستویکم است.
کسب این مهارت مستلزم تغییری چشمگیر در روشی است که برای آموزش نوشتن از آن استفاده شده است. در مدرسه، معلمان ما از جملات طولانی و پیچیده با کاماهای متعدد و بندهای پرانتزی استفاده میکنند؛ فهم و توانایی نوشتن این جملات نشان میدهند ما بر قواعد اساسی دستور، املا و نحو زبان تسلط پیدا کردهایم. اما این در حالی است که ما در نوشتن برای تولید یک محتوای صوتی نیاز داریم افکار انتقادی، استدلالهای ظریف و سطح مطلوبی از درک و دایرهی واژگانی را به نمایش بگذاریم. نوشتههای عالیای که تاکنون به ما یاد داده اند، برای بیصدا خوانده شدن، نگارش شدهاند.
محبوبیت روزافزون پادکست
با وجود بسترهای مختلف رسانهای در عصر جدید، رادیو همچنان مخاطبان خاص خود را حفظ کرده است و بستری جدی برای انتشار محتوای صوتی است. اما روایتهای صوتی به رادیو محدود نمی شود؛ ما وارد عصر چندرسانهای شدهایم که در آن روایتهای صوتی (از هر نوع) در حال تجربه یک رنسانس است. نمایش اسلایدهای آنلاین، گرافیکهای تعاملی و مستندهای ویدئویی همگی می توانند شامل صدا و روایت باشند تا شیوهی ارائه خود را بهبود بخشند. محتوای صوتی دیگر محدود به ایستگاه رادیویی محلی نیست؛ اکنون میتوان آن را از طریق رادیوهای ماهوارهای، بسترهای پخش برخط و زنده صدا (استریم) و پادکست ها توزیع کرد. در جهان امروز راههای بیشتری برای گفتن و گوش دادن به محتواهای صوتی نسبت به قبل وجود دارد.
چرا برای صدا بنویسیم؟
با تسلط بر هنر نوشتن برای شنیده شدن، موارد زیر را یاد خواهید گرفت:
- روایتگری صمیمانه
- کوتاهنویسی
- تمرکز و گزینشگری
- ساختار و محرک روایت
به عبارت دیگر، هنر «نوشتن برای گوشدادن» به شما کمک میکند تا داستانهای واقعی را متمرکزتر، موجزتر و قدرتمندتر کنید.
در سلسله مقالات «نوشتن برای گوش دادن» در مورد انواع محتواهای صوتی، اصطلاحات خاص این حوزه، تکنیکهای خاص نگارش برای پادکست و هرآنچه برای تولید یک محتوای صوتی عالی نیاز دارید صحبت خواهیم کرد.
انواع جلوههای صوتی
سه نوع اصلی جلوهی صوتی در قطعات شنیداری وجود دارد:
- صدای طبیعی یا NAT (Natural Sound): این نوع می تواند هر صدای ضبط شدهای از باشد که گزنده نیست؛ یعنی میتواند صدای کوبیدن یک موتور، صدای جیک جیک یک پرنده یا چرخیدن تیغه پروانهی موتور باشد. صدای طبیعی شنونده را از استودیو ضبط بیرون میآورد و به محلی که داستان در آن بازگو میشود منتقل میکند. حتی اگر بخواهید میتواند شما را به محل یک جنایت ببرد. هر چه بتوانید صدای طبیعیتری را جمعآوری کرده و در داستان خود بگنجانید، داستان شما زندهتر میشود.
- صدای محیط یا Ambient sound: این مورد صدای پس زمینهای است که با مصاحبهای که خارج از استودیو انجام میشود همراه است. اگر بعد از بازی با یک بازیکن فوتبال صحبت میکنید، صدای محیط ممکن است صدای فریاد تماشاچیان و یا مکالمات در رختکن باشد. اگر یک گفتگو را در یک غذاخوری ضبط کنید، این صدا میتواند جیر جیر ظروف استیل یا هیاهوی مکالمات دیگران باشد. هر زمان که خارج از دفتر مصاحبهای انجام می دهید، مهم است که ۳۰ ثانیه صدای محیط را ضبط کنید. این صدا کمک میکند که در تدوین فایل صوتی بتوانید انتقال نرم و مناسبی از صدای ضبط شده در استودیو با صدای ضبط شده در محیط بیرونی داشته باشید.
- صدای اتاق یا Room tone: صدای اتاق نوع خاصی از صدای محیط است. دفعه بعد که در یک اتاق ساکت هستید، یک ثانیه توقف کنید و خوب گوش دهید. ممکن است صدای زوزه کولر یا وزوز چراغ های بالای سر را بشنوید. این صدای اتاق است. این صدای پس زمینه در جایی است که معمولاً آن را اتاقی ساکت در نظر میگیرید. مانند صدای همهی محیطها، صدای اتاق را هم را برای انتقال صاف از axx به traxx جمعآوری میکنید.
همانطور که یک مقاله و روایت خبری در روزنامه دارای یک عنوان و تیتر، یک لید و بدنهی اصلی است، روایتها و مقالات رادیویی هم یک مقدمه میزبان، axx و traxx دارند. آنها بخشها و ستونهای اصلی همهی روایتهای رادیویی هستند و کاربردی خاص در نوشتن متن برای صوت دارند. با درک نقش این سه عنصر اساسی، قادر خواهید بود به طور موثرتری بنویسید.
ساده ترین داستان رادیویی از «traxx» و «axx» تشکیل شده است؛ صدای گزارشگر در حال خواندن متن «traxx» و باقی صداهای گزارش شده «axx» نامیده میشود.
داستانهای صوتی عالی؛ بهترین ابزار یاد گیری
فراموش نکنید که در حین تقویت مهارتهای خود برای نوشتن یک متن خوب یا تمرین برای خواندن آن، کار گزارشگران صوتی کهنهکار را مطالعه کنید. این یکی از بهترین راه های یادگیری همین است؛ همچنین یک منبع عالی الهام برای نوشتن متنهای خود شما است.
قطعاتی را انتخاب کنید که نشاندهنده رویکردهای مختلف است. برخی از آنها مفهوم برجستهای دارند و می توان آنها را مانند یک فیلم، در یک جمله توصیف کرد. برخی دیگر از حس کنجاکاوی بهره می برند. و برخی دیگر از نظر احساسی هوشمندانه عمل میکنند و شنونده را به سمت خود می کشانند و به شیوهای نزدیک و شخصی شده با او صحبت میکنند. همهی این مثالها امکانات روایتگری و داستانسرایی این مجرای ارتباطی یعنی صوت را نشان میدهند.
حال که با هم دربارهی ضروت کار و برخی مقدمات صحبت کردیم و به ادبیات مشترکی رسیدیم، در شمارهی بعدی دربارهی چگونگی نوشتن متن برای صوت صحبت خواهیم کرد.