اگر از مردم سوال شود به چه کسی گزارشگر گفته میشود؟ احتمالا نام چند گزارشگر ورزشی مثلا گزارشگران فوتبال را خواهند آورد. کسی که یک مسابقه فوتبال را روایت میکند، اسم و پیشینه تمام بازیکنان را میداند و از تمام لیگهای جهان خبر دارد. آنچنانی آن را برایتان روایت میکند که حتی اگر شما شنوندهی آن مسابقه از رادیو باشید، میتوانید تمام جزئیات آن را تصور کنید. هرچند که یک گزارشگر ورزشی و روزنامه نگاری که گزارشگری میکند، هر دو یک روایت را خلق کرده، اما میان گزارش وزرشی و جهان گزارش خبری تفاوت بسیار است.
دکتر محمد مهدی فرقانی استاد و رئیس سابق دانشکده ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی، در کتاب «گزارشگر؛ چشم عقاب روزنامه نگاری» به تفصیل دربارهی اینکه گزارشگر کیست صحبت کردهاند. بعد از خواندن این تعاریف در ذهن شما هم تصویر درستی از یک روزنامه نگار گزارشگر و تفاوتهایی که با یک گزارشگر فوتبالی دارد، شکل بگیرد. این کتاب ماحصل چهل سال تجربهی زیسته و آکادمیک دکتر فرقانی در مقام یک گزارشگر و استاد دانشگاه است. به زعم ایشان گزارش نویسی شبیه فرایند ساخت یک فیلم سینمایی است. گزارشگر باید مانند یک فیلنامه نویس ایدهی اولیه را دریابد، آن را بپرورد، دربارهی موضوع تحقیق کند و در آخر داستان را روایت کند و بعد در قامت یک کارگردان حاضر شود و آن را بسازد.
انتشار یک گزارش همانند اکران آن فیلم در سینماست، یعنی آخرین مرحلهی کار گزارشگر. جدای از آن، گزارشگر باید دقت و تیزبینی یک کارآگاه خصوصی را هم دارا باشد، تا آنچه سایرین نمیبینند را ببیند و آنچه نمیشوند را بشنود. تمام زاوایا را در نظر بگیرد و نکتهای از چشمم جا نماند. در کتاب جملهای از جیمز بالدوین- نویسنده آمریکایی- ذکر شده است که گفتههای فوق را تایید میکند. بالدوین میگوید «اهمیت نویسنده در این است که در محل حادثه حاضر است تا خبرهایی که دیگران به علت اشتغالات، فرصت وصف آن را ندارند، بهتر برایشان شرح کند.» این یکی از ویژگیهایی است که روزنامه نگار را از یک گزارشگر ورزشی متمایز میکند.
به اقتضای دنیای پیچیدهی امروز، بشر بدون آنکه جزئیات یک رویداد یا حادثه را نداند، آن را نمیپذیرد. او میخواهد هرچه بیشتر اطلاعات راجع به خبرها و گفتگتوهایی که در جامعه میان مردم پیچیده یا در شبکههای اجتماعی شایع شده است، داشته باشد. این همان دلیلی است که باعث میشود در جهان امروز دیگر «روزنامه نگاری عینی» کافی نباشد. در کتاب تاکید شده، لازم است در روزنامه نگاری ارتقاء پیدا کنیم و هم پای جهان پیش برویم. به این علت که بسیاری از مدلهای متدوال روزنامه نگاری در دنیا هنوز در ایران یا شناخته نشده یا نیاز است پیشرفت کند.
کتاب چشم عقاب در شش فصل تمام مباحثی که یک گزارشگر لازم بداند را مطرح کرده است. در ابتدا گزارش را تعریف کرده و از چیستی آن صحبت شده پس از آن به خود گزارشگر که در معنای درست به چه کسی گزارشگر گفته میشود پرداخته است. در فصلهای بعد راجع به انواع گزارشهای خبری و غیر خبری صحبت شده. منظور از گزارشهای غیر خبری گزارشاتی از یک سفر علمی-تخصصی، خاطره نویسی، گزارش مصور و... باشد. یکی از طرح بحثهای کتاب دربارهی کارکردهای گزارش و نقشی است که یک گزارشگر میتواند در جامعه ایفا کند. به عنوان مثال یک گزارش میتواند یک ماجرای سیاسی پنهان از دید مردم را افشا کند یا به بررسی یک پرونده دربارهی شرکتهای مضاربهای بپردازد که چگونه میتواند پایههای اقتصادی کشور را تخریب کند و مسئولان را نسبت به آن آگاه کند تا جایی که این شبکهها منحل شوند. در کتاب کارکردهای انواع گزارش آمده است و آنچه ذکر شد صرفا مثالی از آنها بود. ساختار و پیکربندی گزارش، عناصر تشکیل دهندهی آن و نکات کلیدی و اصول مهم در هنگام تهیه گزارش مطالبی هستد که در ادامه آمده است.
دکتر فرقانی فصل آخر کتاب را به روزنامه نگاری تحقیقی اختصاص دادند. روزنامهنگاری تحقیقی شاخهایست که در ایران کمتر به آن پرداخته شده. البته هستند روزنامههایی که نمونههایی از روزنامهنگاری تحقیقی به حساب میآیند، اما اینکار به صورت غریزی انجام شده و نه با آگاهی. در حال حاضر و البته پس از انتشار کتاب «گزارشگری؛ چشم عقاب روزنامهنگاری» به آن بیشتر توجه شده و دانش و آگاهی دربارهی روزنامهنگاری تحقیقی بین روزنامهنگاران ایرانی افزایش یافته، اما همچنان جای کار دارد. وظیفهی یک روزنامهنگار تحقیقی کشف فساد و اصلاح اجتماعی، پاسخگو کردن مسئولان و سالم سازی جامعه است.
طبعا فقط با مطالعهی این کتاب یک روزنامه نگار نمیتواند به یک گزارشگر تبدیل شود. دکتر فرقانی در کتاب هم مطرح کردهاند که گزارشگری عالیترین درجه روزنامه نگاری است و نیاز به تجربه و تبحر زیادی در این زمینه است. این کتاب میتواند مانند یک نقشه راه ضمن آگاهی کلی از مسیر پیش روی روزنامه نگار به او کمک کند تواناییها و دانش خود را بالا ببرد و با انواع دیگری از گزارش آشنا شود و بتواند رخدادهای غیرقابل پیشبینی برای بقیه را، پیشبینی کرده و برایش آماده باشد. البته یک روزنامهنگار و گزارشگر علاوه بر داشتن مهارت و تخصص، لازم است اصول و مرامنامههای اخلاقی مورد قبول در جهان را پذیرد، تا مردم به او به عنوان یک رسانه اعتماد کنند. هرچند که لازم است این مرامنامهها بومیسازی شود و مطابق فرهنگ و تاریخ هرکشور باشد، اما نباید با اصول بینالملل در تناقض باشد.
کتاب «روزنامهنگاری؛ چشم عقاب» به طور جامع اما به دور از شرح و تفاسیر طویل توسط انتشارات اطلاعات در سال ۱۳۹۲ منتشر شده. اصل این کتاب در ابتدا یک جزوهی مختصر درسی برای دانشجویان ارتباطات بوده است.
نظر شما