درحالی که رباتهای پرنده فرصتهای شگفتانگیزی برای گزارشنویسی فراهم میکنند، محققان و متخصصان حوزه خبر، نگران مسائل اخلاقی هستند که استفاده از این رباتها پیش میآورد. در قلب این بحثها، موضوع «پاسخگویی» قرار دارد.
پاسخگویی یکی از مهمترین ویژگیهای جوامع دموکراتیک است. رسانهها نقش جدی در پاسخگو نگهداشتن مسئولین و بازیگران قدرتمند دارkد اما خود رسانهها هم باید نسبت به اخبار و اطلاعاتی که منتشر میکنند در برابر مردم پاسخگو باشند!
«شفافیت» یکی از مهمترین مواردی است که در رسانههای خبری و روزنامهنگاران مورد توجه قرار میگیرد. چندسال قبل در ایالات متحده، دونالد ترامپ ادعا کرد تصاویر مربوط به مراسم تحلیف او صحت ندارد، بحث درمورد اینکه کدام اخبار جعلی بودند یا کدام اخبار واقعی بودند شدت گرفت. بسیار مهم است که چه قالبی به عنوان منبع درنظر گرفته شود. بعد از این اتفاق چرخش جدیدی در عکاسی خبری بوجود آمد. عکاسی خبری دیگر به عنوان یک منبع خبری شناخته نمیشود و قابل اثبات نیست.
به یک معنا، روزنامهنگاری وظیفه دارد تا جهان را برای مردم شفاف کند و آن چیزی را که ارزش توجه کردن دارد- اما از دید پنهان ماندهاست- را آشکار کند. در عین حال خودش هم باید نسبت به فرایندهای تولید خبر شفاف عمل کند و اعتماد مردم را بدست آورد. علاقه مخاطبان به دنبال کردن اخبار یک مجموعه خبری میتواند موفقیت آنها را در بحث شفافیت نشان دهد.
علاوه بر این روزنامهنگاران برای شفافسازی، دست به فعالیتهایی زدهاند که بسیار شبیه به «نظارت» است. به ویژه در روزنامهنگاری تحقیقی، استفاده از دوربینهای نظارتی و دیگر فناوریهای پیشرفته بصری برای دههها ابزارهای ارزشمندی برای افشای فعالیتهای مجرمانه و غیرقانونی محسوب میشد. برای مثال سازمان روزنامهنگاران تحقیقی (IRE) مجموعه نکاتی درباره کار با دوربینهای مخفی منتشر کردهاست.
با این حال زمانی که استفاده از پهپادها در پوشش خبری افزایش پیدا میکند، چالشهای پاسخگویی و شفافیت هم بیشتر میشود!
پهپادها به متخصصان حوزه اخبار و همچنین شهروند-روزنامهنگارها این امکان را دادهاند که مکانها، رویدادها و افراد را از آسمان ببینند. درواقع رسانههای خبری راه جدیدی برای افشای رویدادها و اخبار مختلف (بدون حضور نیروی انسانی) پیدا کردهاند. پهپادها برای «نظارت» فوقالعاده هستند و میتوانند صاحبان قدرت را در برابر منافع عمومی پاسخگو نگه دارند.
از سوی دیگر، این امر مستلزم آن است که خودِ رسانههای خبری هم درمورد نحوه استفاده از پهپادها و چنین ابزارهای پیشرفتهای «شفافیت» داشته باشند. به عنوان مثال، هنگام انتشار تصاویر از هوا باید اعتبار ویدئوهایی که به دست آمدهاست تایید شود.
باید انتظار هر اتفاقی را در آینده داشته باشیم. این احتمال وجود دارد که فناوری هواپیماهای بدون سرنشین بیشتر و بیشتر مستقل شود، یعنی کنترل مستقیم انسانی کمتر و کمتری پیدا کند. با چنین اتفاقی، چالش مسئولیتپذیری روزنامهنگاران بیشتر میشود.
کارشناسهای Dronalism (روزنامهنگاری با کمک پهپادها) میگویند که پهپادها ممکن است وظایف زیادی را که قبلاً برعهده خبرنگاران انسانی بود را برعهده بگیرند.
شفافیتِ نظارتی- ترکیب دو بعد مهم روزنامهنگاری
با افشای اطلاعات اسنودن در سال ۲۰۱۳ و افشای اسناد پاناما در سال ۲۰۱۵ برای همه آشکار شد که شرایط کاری روزنامهنگاری به طرز چشمگیری تغییر کردهاست. برخی کارشناسان اینطور اشاره کردهاند که:
«نظارت» خبرنگاران را وادار میکند که مانند یک جاسوس فکر و عمل کنند!
الگوریتمهای مختلف همراه با فرایندهای کلان دادهها، نظارت و تجمیع دادهها را تا حد غیرقابل تصوری مجاز میکند. این واقعیت منجر به این شدهاست که نظارت زیادی بر روی کار خبرنگاران صورت بگیرد و از سمت دیگر روزنامهنگاران به استفاده از روشهای مختلف برای رمزگذاری و محافظت از اطلاعات خود روی بیاورند.
با این حال کسی ممکن است استدلال کند که اگر روزنامهنگار به جای نظارت بر دولت، بر روی زندگی مردم نظارت کند چه میشود؟
با فناوریهای جدید، خبرنگاران مجموعهای از ابزارهای نظارتی در اختیار دارند، درست مانند پلیس، دولت و سایر نهادها. مطمئناً تماشای مردم، برای پاسخگویی به آنها تنها کاری نیست که خبرنگاران انجام میدهند. مشاهده نظارت بخشی جداییناپذیر از فرآیند تولید اخبار است.
در بازی جدیدِ نظارت، تمرکز از ایجاد «نظم» به کنترل منتقل شدهاست. نظارت وسیلهای ضروری برای کنترل مرزها و کشف جرم است. در تصویر بزرگتر از شفافیت و پاسخگویی، به نظر میرسد ماهیت نظارت در حرفه روزنامهنگاری بیشتر یک پدیده موقت و مرتبط با گزارش تحقیقی باشد تا یک ویژگی کلی و همیشگی که دیگر نهادها مسئول آن هستند.
به نظر میرسد مفهوم منفی نظارت، نه فقط از خود تماشا کردن، بلکه از نحوه تماشا کردن ناشی میشود. چه کسی ما را تماشا میکند؟ برای چه هدفی ما را تماشا میکند؟
حریم خصوصی
با گذشت زمان پهپادها به اندازه تلفنهای هوشمند رایج خواهند شد. همانگونه که افراد متوجه استفاده از پهپادها میشوند ممکن است حضور آنها برایشان عادی شود. این مسئله میتواند برای مردم این حس را ایجاد کند: «دیگر جایی برای پنهان شدن وجود ندارد.» درحالی که در گذشته میتوانستیم با آسودگی خاطر در خیابان قدم بزنیم و احساس کنیم که حریم خصوصی داریم، امروزه ممکن است فعالیت ما توسط «دوربینهایی در آسمان» ثبت شود و درنتیجه ممکن است در آینده برایمان عواقبی جدی داشته باشد.
رسانههای خبری اگرچه بخشی از یک جامعه نظارتی هستند، اما در عین حال یک جزء اساسی در متعادل کردن اثرات نظارت هم هستند. «شفافیت» یک پادزهر مهم برای سوءنظارت است! طعم تلخ تماشای همیشگی وقتی برایمان کمتر میشود که بدانیم کی، کجا، چگونه و توسط چه کسی تماشا میشویم. روزنامهنگاران هم بخشی از تماشا و هم بخشی از پادزهر هستند.
حفظ حریم خصوصی یک ارزش بسیار مهم در جوامع است. اما در قرن بیست و یکم این نگرانی وجود دارد که حریم خصوصی مرده است! با حفظ حریم خصوصی، کار رسانههای خبری و روزنامهنگاران محدود میشود. برای مثال روزنامهنگاران، کارهایی برای به دست آوردن اطلاعات و افشای آن انجام میدهند که سیاست حریم خصوصی مانع آنها میشود.
پهپاد نظامی Black Hornet
همیشه اول فناوریهای جدید به بازار میآیند و مورد استفاده قرار میگیرند، بعد سیاست و مقررات مناسب برای آن تنظیم میشود. پهپادها هم مشمول این موضوع میشوند. در کشورهای مختلف مقرراتی تنظیم شدهاست که ارتفاع و مناطقی که پهپادها میتوانند در آنجا حاضر شوند مشخص شدهاست. البته شناسایی پهپادهای کوچک کار بسیار سختی است. درصورتی که پهپاد بسیار کوچک و کم سروصدا باشد اگر حریم خصوصی را نقض کند شناسایی نمیشود. کوچکترین پهپاد دوربیندار نظامی تا چندوقت پیش، بلک هورنت -Black Hornet- بود که ۱۷ گرم وزن داشت و به بیش از ۷۰ کشور فروخته شد!
این پهپاد کوچک قادر است به مدت ۲۵ دقیقه در هوا بماند و بین ۳ تا ۵ متر در ثانیه ارتفاع عوض کند. هرچه برد پهپادها افزایش پیدا میکند، حریم خصوصی بیشتر درخطر قرار میگیرد.
بنابراین برای رفع نگرانیهای مربوط به حریم خصوصی، رسانههای خبری باید سیاستهایی درمورد نحوه استفاده از پهپادها داشته باشند. آنها باید زمان، مکان و نحوه استفاده از پهپادها را شفاف کنند. اما مرز بین حریم خصوصی و حریم عمومی در پوشش رسانهای چیست؟
چالش اعتماد کردن!
قابل اعتماد بودن اطلاعاتی که یک رسانه یا روزنامهنگار تولید میکند، از اهمیت اساسی برخوردار است. بدون اعتماد کاربران، رسانههای خبری و روزنامهنگاران نابود میشوند! همانطور که قبل هم اشاره کردیم، شفافیت یکی از راههای کلیدی است که رسانههای خبری بتوانند با آن اعتماد ایجاد کنند.
برخی چالشهای روزنامهنگاری پهپادها با چالشهای کلی تصاویر دیجیتالی همپوشانی دارد به این معنا که تصاویر گرفته شده با پهپاد هم ممکن است ساخته/ یا اصلاح شوند. از طرف دیگر هیچ شاهد عینی برای فیلمبرداری وجود ندارد. در روزهای اولیه روزنامهنگاری، گزارشهای شاهدان عینی در ایجاد مرجعیت، اطمینان و اعتماد گزارشهای خبری نقش جدی داشت. وقتی روزنامهنگاران و گروههای عکاسی از رویدادهای مختلف تصویر میگیرند، شاهدان عینی هم ضبط میشوند اما این شاهدان عینی در ثبت وقایع هواپیماهای بدونسرنشین غایب هستند. به همین جهت رسانههای خبری وظیفه سنگینتری برای ایجاد اعتماد دارند.
درنهایت اگر پهپادهای غیرنظامی هم در آینده به اندازه پهپادهای نظامی توسعه پیدا کنند احتمالا خودمختارتر خواهند شد. این بدان معناست که کاربران رسانهها میتوانند پهپادها را برنامهریزی کنند تا مسافتهای طولانیتری را طی کنند و برای خودشان تصمیم بگیرند که کجا روند و چگونه رویداد خاصی را پوشش بدهند. برنامهنویسی این پهپادها کار کم اهمیتی نیست! ممکن است حتی مجهز به سیستم شناسایی چهره شوند. مهم نیست که پهپادها چقدر هوشمند شوند، آنها باز هم توسط یک انسان برنامهریزی شدهاند تا به روش خاصی رفتار کنند. از این رو مسئولیت پهپادها همیشه برعهده کسانی خواهد بود که تصمیم میگیرند چگونه پهپادها را برنامهریزی کنند و چه زمانی آنها را به آسمان بفرستند.
نظر شما