غلط است چون که زیرا! / مغالطه‌ی توسل به سنگ در مباحثات

بدیهیات در ذهن همه‌ی ما وجود دارد. هر کس در ذهن خود چیزی را بدیهی می‌پندارد و براساس همان مفروضات ذهنی بحث می‌کند؛ اما آیا واقعاً چیزی که ما در ذهن داریم برای دیگران هم بدیهی‌ است؟ توسل به سنگ مغالطه‌ای از جنس همین استدلال‌ها است.

توسل به سنگ یک مغالطه‌ی منطقی است و هنگامی رخ می دهد که یک شخص استدلال طرف مقابل خود را به دلیل پوچ بودن رد کند، بدون اینکه واقعا به آن بپردازد یا شواهد کافی برای اثبات پوچ بودن آن ارائه دهد. به عنوان مثال، شخصی که در یک مذاکره از توسل به سنگ استفاده می کند ممکن است به سادگی به تمام ادعاهای طرف مقابل خود بخندد و آن‌ها را بدون هیچ توجیهی مضحک بخواند. افراد در موقعیت‌های مختلف از توسل به سنگ استفاده می‌کنند و به دلیل ماهیت این مغالطه، یعنی نادیده‌انگاری استدلال‌های طرف مقابل، برای اصل فرآیند مباحثه بسیار زیان بار است. در نوشتار زیر پیرامون مغالطه‌ی توسل به سنگ بیشتر خواهید آموخت و خواهید دید به منظور مقابله با افرادی که از آن استفاده می‌کنند چه کاری می‌توانید انجام دهید.

درک توسل به سنگ

عنوان مغالطه‌ی توسل به سنگ ناشی از یک پیشامد است که در آن ساموئل جانسون، نویسنده مشهور انگلیسی، با جورج برکلی فیلسوف پیرامون مفهوم معنویت صحبت می کرد. اساس ماجرا براین ایده‌ است که هیچ چیز مادی‌ خارج از ذهن ما وجود ندارد. جانسون که با این مفهوم مخالف بود، به طور ناگهانی آن را رد کرد و به سادگی به سمت یک سنگ بزرگ رفت، به آن لگد زد و اعتراف کرد: ”این‌گونه آن را رد می‌ کنم “.

غلط است چون که زیرا! / مغالطه‌ی توسل به سنگ در مباحثات

رد کردن در مغالطه‌ی توسل به سنگ می‌تواند اشکال مختلفی داشته باشد؛ ازقبیل تمسخر مستقیم استدلال طرف مقابل یا تغییر دقیق موضوع همراه با این مفهوم که استدلال طرف مقابل ارزش بحث ندارد.

توسل به سنگ، اغلب با انواع مغالطات و تکنیک‌های بدیعی (رتوریک) دیگر ترکیب می‌شود. به عنوان مثال، هنگامیکه از توسل به سنگ برای بی‌اعتبار کردن طرف مقابل استفاده می‌شود می‌توان آن را با یک حمله‌ی شخصی ترکیب کرد. به طور مشابه، اگر شخصی که از آن استفاده می‌کند ابتدا موضع طرف مقابل خود را تحریف کند، می‌توان توسل به سنگ را با استدلال مرد پوشالی ترکیب کرد تا رد کردن آن آسان‌تر شود.


غلتک‌های انسانی / استدلال حمله‌ی شخصی در مباحثات


استدلال‌های مرد پوشالی


گاهی اوقات از مغالطه‌ی توسل به سنگ با عنوان لاتین آن یعنی ’ argumentum ad lapidem‘ یاد می‌شود.

نمونه‌هایی از مغالطه‌ی توسل به سنگ

در اصل، توسل به سنگ زمانی استفاده می‌شود که یک شخص استدلال طرف مقابل را بدون توجیه مناسب رد کند. نمونه‌ای از توسل به سنگ در گفتگوی زیر ظاهر می‌شود:

الکس: هزار دانشمند به تازگی سندی را جهت ترغیب کشورها امضا کردند تا خطرات تغییرات آب‌وهوایی را در نظر بگیرند.

باب: چه کسی اهمیت می‌دهد. در هر صورت ایده‌ای مضحک است.

الکس: چه؟ چطور؟

باب: نمی دانم. فقط ساختگی به نظر می‌رسد. شما را نمی‌دانم، اما من آن را باور نمی‌کنم.

در اینجا، الکس یک نکته را بیان می‌کند و باب به سادگی بدون اینکه توضیح دهد چرا، آن را رد می کند. این یک نمونه‌ی معمولی از کسی است که از توسل به سنگ استفاده می‌کند؛ خواه از انجام این کار آگاه باشد یا خیر.

توسل به سنگ اغلب به روشی مشابه توسط استدلال‌کنندگان شبه‌علم در تلاش برای بی‌اعتبار کردن نظریه‌های علمی استفاده می‌شود. کسانی که از شبه‌علم حمایت می‌کنند اغلب ناآگاهی یا درک نادرستی از نظریه‌های علمی را نشان می‌دهند که آن‌ها را رد می‌کنند. به عنوان مثال:

شما تنها باید اندکی پیرامون نظریه تکامل بشنوید تا بدانید که این نظریه مضحک است. منظورم این است که آنها اساساً می اندیشند که ما همه تنها میمون هستیم.

نحوه مقابله با توسل به سنگ

همانطور که در بالا مشاهده کردیم، توسل به سنگ مستلزم رد استدلال طرف مقابل، بدون توجیه کافی است.هنگامی که متوجه می‌شوید شخصی از این مغالطه علیه شما استفاده می‌کند، بهترین روش این است که شخصی دیگر را دعوت کنید و از مدعی بخواهید با توجیه دلیل پوچی استدلال شما، از نادیده‌انگاری خود حمایت کند.

به عنوان مثال، اگر شخصی اظهارات شما را با مضحک خواندن رد کرد، می‌توانید در پاسخ بگویید: «درک می‌کنم که شما چنین فکری دارید، اما آیا می‌توانید توضیح دهید که چرا فکر می‌کنید پوچ است؟»

در برخی موارد، می توانید شواهد بیشتری را به منظور حمایت از استدلال اصلی خود ارائه دهید؛ با اینحال، به خاطر داشته باشید که دفاع از موضع خود با استفاده از شواهد اضافی اغلب در این موقعیت کمکی نمی ‌کند، زیرا شخص دیگر احتمالاً چنین شواهدی را، درست مانند بحث اصلی نادیده می‌گیرد.

براین اساس، باید درصورت لزوم پافشاری و شخص دیگر را مجبور به دفاع از انتخاب خود برای رد استدلال کنید. علاوه براین به یاد داشته باشید که مسئولیت اثبات بر عهده‌ی شخصی است که از توسل به سنگ استفاده می‌کند؛ بدین معنی که مدعی کسی است که باید شواهد مورد نیاز را برای توجیه نادیده‌انگاری خود ارائه دهد.

هنگام پاسخ دادن به این مغالطه، خونسردی خود را حفظ کنید و اجازه موفق شدن به شخص دیگر را ندهید. این موضوع در بحث‌ها به‌ طور کلی بسیار مهم است؛ به خصوص زمانی که افراد از استدلال‌های مغالطه‌آمیزی مانند این مورد استفاده ‌می‌کنند که می‌تواند ناامیدکننده باشد.

استفاده عمدی و غیرعمدی از توسل به سنگ

هنگام پاسخ دادن به توسل به سنگ، به یاد داشته باشید که دو گزینه وجود دارد: یا شخص دیگر عمدا از این مغالطه استفاده می‌کند یا از انجام این کار بی‌اطلاع است.

 اگر آن‌ها از کاری که انجام می‌دهند بی‌اطلاع باشند، وادار کردن آن‌ها به زیر سوال بردن موضع خود به شیوه‌ای غیرعقلانی در حقیقت می‌تواند به آن‌ها کمک کند تا مشکل را در استدلال خود ببینند؛ به همین دلیل است که درخواست از آن‌ها برای توجیه موضعشان سودمند است. به طور مشابه، اگر آن‌ها عمداً از توسل به سنگ استفاده می‌کنند، دعوت و درخواست از آن‌ها برای توجیه منطق خود بهترین رویکردی است که می‌توانید استفاده کنید؛ اگرچه به طور کلی کمتر پیش می‌آید که انجام این کار واقعاً نظر آن‌ها را تغییر دهد.

باید برخوردهای خود را عاقلانه انتخاب کنید. هنگام تصمیم‌گیری پیرامون نحوه‌ی پاسخ دادن به فردی که کاملاً نادیده گرفته می‌شود، حتماً از خود بپرسید که آیا در وهله‌ی اول، هیچ نکته‌ای برای درگیر کردن آن‌ها وجود دارد یا خیر.

توجیه مخاطب

اغلب، هنگامی که کسی را در بحث شرکت می‌دهید، فرد دیگر نظاره می‌کند. این موضوع مهم است که هنگام تصمیم‌گیری پیرامون نحوه پاسخ دادن به توسل به سنگ دو دلیل اصلی را در نظر بگیرید.

اول، اگر طرف مقابل را به استفاده از این مغالطه دعوت کنید، ممکن است آن فرد با استدلال شما متقاعد شود؛ حتی اگر طرف مقابل شما به موضع مغالطه‌آمیز خود وفادار باشد. در مقابل، حتی اگر طرف مقابل خود را با موفقیت دعوت کنید، باز هم ممکن است مخاطب ترجیح دهد که موضع مغالطه‌آمیز خود را انتخاب کند. این امر ممکن است به این دلیل اتفاق بیفتد که افراد لزوماً از قوی‌ترین استدلال در یک بحث حمایت نمی‌کنند. افراد لزوماً از قوی‌ترین استدلال در یک بحث حمایت نمی‌کنند.اغلب، ظاهر اعتماد توسط گوینده می‌تواند نقش اصلی را در کنترل جمعیت ایفا کند. علاوه براین، افراد گاهی اوقات حمایت از شخصی را انتخاب می‌کنند که استدلال ساده‌تری دارد، حتی اگر صحیح نباشد؛ زیرا درک آن برای آن‌ها آسان‌تر است، که منجر به جذاب‌تر شدن آن می‌شود.

بدین ترتیب، نحوه پاسخ دادن شما به طرف مقابل باید بیشتر به نحوه‌ی درک مخاطب از پاسخ شما بستگی داشته باشد تا به نحوه‌ی درک طرف مقابل شما از آن؛ این امر بستگی به این دارد که به نظر چه کسی اهمیت می‌دهید.

استفاده‌ی غیرعمدی از توسل به سنگ

درنظر گرفتن این واقعیت مهم است که شما از مغالطه‌ی توسل به سنگ استفاده می‌کنید، بدون اینکه از انجام این کار آگاهی داشته باشید. برای اینکه بفهمید آیا این اتفاق واقعاً رخ می‌دهد یا خیر، باید از خود بپرسید که آیا گاهی اوقات بدون در نظر گرفتن اعتبار و صحت این استدلال‌ها، ادعاهای افراد را پوچ و بی‌معنی می‌دانید؟ اگر این کار را انجام می‌دهید، تقریباً همه‌ی ما گاهی آن را انجام می ‌دهیم، پیش از رد کردن آن‌ها به روش پردازش اطلاعات خود در چنین مواردی توجه کنید و از خود بپرسید که چرا چنین ادعاهایی را پوچ می‌دانید.

توجه داشته باشید که به خصوص در مواجهه با اطلاعاتی که به طور قابل توجهی متناقض با باورهای قبلی هستند، به دلیل یک سوگیری شناختی معروف به سوگیری تأییدی، مایل به استفاده از این مغالطه هستید. براین اساس، هنگام مواجهه با این نوع اطلاعات، باید بیشتر از حد معمول محتاط باشید، به خصوص در رابطه با اینکه مطمئن شوید تنها استدلال‌های افراد را رد نمی‌کنید بلکه برای آن استدلال معقول دارید.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.