۲۰ خرداد ۱۴۰۲، ۹:۵۸
کد خبرنگار: 5305
کد خبر: 85128742
T T
۰ نفر

برچسب‌ها

کاست ۶ | سلسله متن‌های آموزش ساخت پادکست

صحنه نویسی برای برنامه‌های رادیویی

۲۰ خرداد ۱۴۰۲، ۹:۵۸
کد خبر: 85128742
سید محمد مهدی سیدی
صحنه نویسی برای برنامه‌های رادیویی

تهران- ایرنا مدرسه- ترسیم خوب صحنه، هنری است که در اکثر مدیوم‌های رسانه‌ای کاربرد دارد؛ رادیو هم از این ماجرا مستثنی نیست. توصیف صحنه به شما اجازه می‌دهد مخاطب را با خود همراه و مجبورش کنید روایت شما را دنبال کند.

یک نوشته‌ی خوب از صحنه‌ها تشکیل شده است؛ به ویژه در نوشته‌های رادیویی. در یک صحنه، شما تصویر زنده‌ای در ذهن شنونده رسم می‌کنید و با استفاده از صدا و کلمات خود، آن‌ها را به زمان و مکان دیگری منتقل می‌کنید. آیرا گلاس، مجری و تهیه کننده اجرای رادیویی «این زندگی آمریکایی»، در مصاحبه‌‍ی خود همین مفهوم را می‌خواست منتقل کند و آن را اینگونه بیان کرد: «رادیو، بصری‌ترین مدیوم رسانه‌ای شماست. می‌دانید، من این را زیاد گفته‌ام که البته درست هم نیست. اما فکر می‌کنم که اگر من به تکرار این جمله ادامه دهم... به نظرم نقل قول خیلی خوبی است. «رادیو، بصری‌ترین مدیوم رسانه‌ای شماست» آرزو می‌کنم این عبارت درست باشد. می‌تواند درست باشد.»

متن کامل این مصاحبه را می‌تواند با جستجوی جمله «Mo' Better Radio» پیدا کنید. مصاحبه‌‍ای که در سال ۱۹۹۸ انجام شد و برای نویسندگان پادکست و متون رادیویی می‌تواند مفید باشد.

دلیل دیگری برای نوشتن در قالب صحنه، ناظر به فضای کاربرد عملی آن است. برخلاف چاپ، صدا مناسب پرش بین منابع و صحنه‌ها نیست. یک داستان چاپی ممکن است در بالای قطعه از نقل قول کسی استفاده کند، در نصف راه دوباره از همان منبع استفاده کند و برای پایان هم باز از همان منبع استفاده کند. اما این روش در رادیو کار نمی‌کند. شما عموماً برای یک یا دو ایده از یک منبع استفاده می‌کنید و سپس به منبع دیگری می‌روید. در چاپ، خبرنگار کنترل ترتیب ارائه‌ی ایده‌ها را دارد. در رادیو، خبرنگار معمولاً به صدا برای ترتیب ارائه ایده‌ها وابسته است؛ گاهی یک ایده خوب به بدلیل بیان نادرست یک منبع (یا به دلیل عبور یک کامیون در اوج ضبط) نمی‌تواند به برنامه رادیویی برسد و به اصطلاح قطعه‌ی صوتی شما می‌سوزد. نوشتن در قالب صحنه، به معنای روشن کردن یک نقطه یا یک فرد یا یک ایده است. شما چراغ فانوس را بر روی آن صحنه نگه می‌دارید و سپس به صحنه دیگری می‌روید.

مبانی صحنه

صحنه‌ها، قطعات سازنده هر داستان هستند. هر صحنه هدف خاص خود را دارد و نقطه مشخص خود را به نمایش می‌گذارد. هر صحنه معمولاً به یک فضای جغرافیایی محدود شده است. همانطور که در داستان خود، هر صحنه خوب، شامل مقدمه، بدنه میانی و پایان است.

ما به صحنه‌ها در رمان‌ها و فیلم‌ها عادت داریم. اما صحنه‌ها در متون غیرداستانی نیز می‌توانند به خوبی استفاده شوند؛ به ویژه در قطعات صوتی، صحنه‌ها به خوبی عمل می‌کنند، زیرا تصاویر زنده‌ای را ترسیم می‌کنند که شنونده را به مکان دیگری منتقل می‌کند.

هر اجرا یا داستان رادیویی از صحنه‌ها تشکیل شده است و این صحنه‌ها می‌توانند به هر میزان بلندی (طولانی بودن) یا کوتاهی باشند. با این حال، بهتر است صحنه‌هایی با طول‌ها و فضاهای مختلف و با صداهای متفاوت تنظیم کنید. یک فیلم را در ذهن خود بیارید:

دوربین وارد یک کافی‌شاپ با موسیقی زنده می‌شود. تمام چراغ‌های سالن با تم نسبتاً تیره روشن هستند؛ موسیقی به اوج خود می‌رسد؛ جمعیت با موسیقی همراهی می‌کند. دوربین به مرور نزدیک‌تر می‌شود تا به یک پسر و دختر درحال گفتگو تمرکز کند. چندین دیالوگ داریم. دختر چهره‌ی بی‌اعتمادی از خود به نمایش می‌گذارد، نوشیدنی‌اش را در صورت پسر پرتاب کرده و خشمگین از آنجا خارج می‌شود. پسر شانه‌هایش را بالا می‌اندازد.

این یک صحنه است. بهتر است هر بخش از داستان صوتی شما به شکل یک صحنه نوشته شود. خطوط اولیه ممکن است شخصیت یا محیط را معرفی کنند. خطوط اولیه باید در جملات کوتاه و حالت‌وصفی باشد تا فضا را تعیین کنند و جزئیات مهم را برجسته کنند. این خطوط به جملات نقل قولی می‌انجامند.

صحنه نویسی برای برنامه‌های رادیویی

متن پایین یک مثال از صحنه‌ای کوتاه از «داستان رامون» است که در شماره‌ی قبلی کمی آن را ترسیم کردیم. چون قطعه تنها دو دقیقه است، زمان کافی برای باقی ماندن روی صحنه نبود، اما فکر می‌کنم که این صحنه کار خود را انجام می‌دهد؛ این صحنه رامون را در نقطه‌ی اوج موفقیت خود دقیقاً قبل از سقوط و شکستش به خوبی نشان می‌دهد:

رامون اولین نفری بود که در خانواده‌اش از دبیرستان فارغ التحصیل شد، دانشگاه را تمام کرد و مدرک MBA گرفت.

او در روز عید سال ۲۰۰۱ شروع به پرداخت دین خود به مادرش کرد؛ همان زمان که یک خانه‌ی نوساز برای او خرید.

حالت رامون - به صورتی سورئال:

«فقط حضور در اتاق پذیرایی خانه‌ی جدیدمان حسی فوق‌العالده غیر واقعی بود. تمام اسباب و اثاثیه‌ی جدید داخل جعبه‌هایشان بودند و ما روی زمین غذا می‌خوردیم.  من فقط به اطرافم نگاه می‌کردم و با خودم می‌گفتم،  بله، انجامش دادم.»

چگونه یک صحنه بنویسیم

اگر تا به این جا مقالات ما را دنبال کرده‌باشید و همراه با آن کارتان را برای ساخت قطعه‌ی صوتی شروع کرده باشید، تا این جا صداهایی را به‌همراه مجموعه افکت‌های صوتی جمع‌آوری کرده‌اید؛ مواردی که می‌تواند به شما در تصویرسازی صحنه به وسیله‌ی صدا کمک کند.

حالا سؤال این جا است چگونه می‌توانید این صداها را به یک صحنه تبدیل کنید؟ پاسخ این است که از جملات کوتاه و وصفی‌ای که توصیف‌کننده فضا باشند استفاده کنید. تنها از جزئیات مهم استفاده کنید و به طور متناوب نوشته‌ی خود را با قطعات صوتی نقل قول‌های زنده و واضح همراه کنید و آن‌ها را در متن بگنجانید.

این بخش از گزارش صوتی «مأموریت ملکه براون» از خبرنگاری با نام کنی مالون، نمونه‌ی خوبی از نحوه نوشتن یک صحنه است:

باران ملایمی در پارک «دید مموریال» می‌بارد. یک زن در مزار پسرش زانو زده است؛ یک تخته ساده مرمر با یک تابلوی برنزی. روی تابلوی برنزی تصویر کلاه تیم فوتبال دبیرستان پسرش حک شده است. (و سپس زن صحبت می‌کند.) «او با «میامی نورلند» در تیم فوتبال وایکینگ‌ها بود. در گوشه بالا سمت راست، کلاه بازی اوست. او شماره ۵۸ تیم بود». نام این زن «ملکه براون» است. پسر ۲۴ ساله او، «اویتون»، ستاره فوتبال بود. او دو سال پیش، در یک تیراندازی از درون خودرو کشته شد. مرگ او ملکه را متحول کرد. او به یکی از قدرتمندترین صداهای میامی برای پایان دادن به خشونت جوانان تبدیل شده است. مرگ پسرش، سخنرانی‌های او را به همراه آورد، او را به فعالیت‌های اجتماعی ترغیب و به ادامه‌ی مبارزه تشویق کرد. ملکه هر هفته یکبار به قبر پسرش می‌رود. (زن دوباره صحبت می‌کند.) «پسرم را بعد از ابنکه به او شلیک شد ندیدم و این یکی از بزرگ‌ترین تأسف‌های من بود. گاهی اوقات شما رانندگی می‌کنید، یک حیوان کشته شده در جاده را می‌بیند و فکر می‌کنید پسرم هم مانند آن‌ها در خیابان مرد. او مثل بسیاری از کودکان ما در خیابان مرده است. این کودکانی هستند که در خیابان می‌میرند، آن‌ها در خانه نمی‌مانند و در بستر نمی‌میرند؛ مانند حیوانات در خیابان می‌میرند.»

خبرنگار در اینجا بسیاری از جزئیات را نگفته است. او درباره‌ی موقعیت قبرستان، مزارهای دیگر و لباس ملکه اطلاعی نداده است. او تنها جزئیات مهمی را که برای تصویرسازی لحظه‌ای دراماتیک نیاز بود استفاده کرده و ذهن شما بقیه را تکمیل کرده است.

صحنه نویسی برای برنامه‌های رادیویی

صحنه ها چگونه یک داستان را هدایت می‌کنند

صحنه‌ها می‌توانند طولانی یا کوتاه باشند. با این حال، بهتر است صحنه‌هایی از طول و مکان‌های مختلف با نقل قول‌های مختلف تنظیم کنید. صحنه‌ها نقاط مهم داستان شما هستند و در طول داستان فرصت‌هایی برای جذب شنونده فراهم می‌کنند. نوشتار شما هرچه کوتاه‌تر باشد، با توجه به انتخاب بهترین کلمات ممکن، صحنه‌ی شما بیشتر دراماتیک خواهد بود.

بزرگترین تناقض نوشتن برای گوش است این است که کمتر، بیشتر است؛ برای توصیف یک صحنه، هر چه بیشتر توضیحات خود را وارد کنید، تصویر مبهم‌تر می‌شود. به همین خاطر می‌گوییم بیشترین توصیف در کمترین کلمات است؛ در قطعات صوتی، کمتر بیشتر است.

رادیو می‌تواند مانند یک نقاشی امپرسیونیست باشد که چند تکه قلم‌کشی خوب می‌تواند یک منظره کامل را نمایش دهد. با قلم چند خط دیگر اضافه کنید و منظره از هم می‌پاشد؛ شما با پروژه هنری یک دانش‌آموز ابتدایی روبرو می‌شوید.

دیوید کندو، مدرس ساخت برنامه رادیویی، می‌گوید: «بهترین نوشتار صوتی، شنونده را مجبور فرآیند تفکر را خودش به پایان برساند. این رویکرد نوشتن به جای یک انتقال یک‌طرفه اطلاعات، نوشتار را به همکاری بین نویسنده و شنونده تبدیل می‌کند. شما نیاز ندارید به شنونده خود بگویید که ملکه در یک قبرستان است یا که او با احساساتی از رنج و پشیمانی روبرو است. به خواننده اجازه دهید خودش آن را تکمیل کند.»

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.