زنجیره اتفاقات ناخوشایند (شیب لغزنده) استدلالی است که نشان میدهد یک اقدام اولیه خاص میتواند منجر به زنجیرهای از وقایع با نتیجه نسبتاً شدید شود، یا اینکه اگر با موردی بهگونهای خاص برخورد کنیم، باید با موارد شدیدتر هم به همان شیوه برخورد کنیم. برای مثال، استدلال شیب لغزنده میتواند شامل این باشد که اگر در حال حاضر اجازه وقوع یک رویداد نسبتاً جزئی را بدهیم، در نتیجه یک رویداد بزرگ و غم انگیز در آینده نزدیک رخ خواهد داد.
درک شیب لغزنده مهم است، چون در موقعیتهای بسیاری به ایفای نقش میپردازد؛ هم در فرآیند استدلال درونی افراد و هم در بحثهای مربوط به موضوعات مختلف. در مقاله زیر اطلاعات بیشتری در مورد انواع مختلف شیبهای لغزنده کسب خواهید کرد، متوجه خواهید شد که چه زمانی سفسطه آمیز و چه زمانی معقول هستند و با نحوه پاسخ صحیح به افرادی که از آنها استفاده میکنند، آشنا خواهید شد.
مثالهایی از شیبهای لغزنده
استدلال شیب لغزنده در زمینههای بسیاری رایج است. برای مثال، موارد زیر نمونهای از استدلال شیب لغزنده در زمینه کردارشناسی زیستی است:
- اگر در حال حاضر خودکشی داوطلبانه بیماران لاعلاج را مجاز کنیم، در چند سال آینده به روشی عادی برای خلاص شدن از شر افراد ناخواسته به منظور کاهش هزینههای پزشکی تبدیل خواهد شد.
استدلال شیب لغزنده غالباً در زمینه حقوقی نیز مورد استفاده قرار میگیرد. برای مثال:
- اگر مایل به کاهش تعداد اعضای هیئت منصفه از 12 به 10 باشیم، پس چرا آن را به 2 نفر، 1 نفر یا اصلاً صفر کاهش ندهیم؟
استدلال شیب لغزنده حتی در سیاست، به ویژه توسط سنتگرایان که مخالف تغییر هستند و میخواهند علیه آن در رسانهها یا در زمینه قانونگذاری استدلال کنند، مورد استفاده قرار میگیرد. برای مثال:
- اگر تعداد مهاجرانی که به کشور راه میدهیم را افزایش دهیم، در نهایت به هر کسی که بخواهد مهاجرت کند اجازه ورود میدهیم و سپس کل کشور نابود خواهد شد.
انواع شیبهای لغزنده
سه نوع اصلی شیب لغزنده وجود دارد:
- شیبهای لغزنده سببی حول این ایده میچرخند که اقدام اولیه نسبتاً جزئی منجر به رویداد نهایی نسبتاً بزرگ میشود.
- شیبهای لغزنده مقدم حول این ایده میچرخند که اگر در حال حاضر به گونهای خاص با یک مسئله نسبتاً جزئی برخورد کنیم، بعداً با مسئلهای نسبتاً عمده هم، به همان شیوه برخورد خواهیم کرد.
- شیبهای لغزنده مفهومی حول این ایده میچرخند که اگر بتوان از طریق یک سری مراحل کوچک و تقریباً غیرقابل تشخیص از یکی به دیگری رسید، تفاوت معناداری بین دو مورد وجود ندارد.
نحوه برخورد فیلسوفان مختلف با انواع مختلف شیبهای لغزنده به میزان قابل توجهی متفاوت است. با این حال، به طور کلی، چندین ویژگی مشترک بین انواع مختلف و توصیفهای مختلف استدلالهای شیب لغزنده وجود دارد:
- نقطه شروعی که نسبتاً خفیف است.
- نقطه پایانی که نسبتاً افراطی است.
- فرآیند انتقال از نقطه شروع به نقطه پایان، معمولاً بدون توانایی توقف در میانه است.
در بخشهای زیر، با جزئیات بیشتری به بررسی هریک از انواع شیبهای لغزنده را خواهیم پرداخت.
شیبهای لغزنده سببی
شیب لغزنده سببی استدلالی است که نشان میدهد انجام یک اقدام اولیه منجر به زنجیرهای از رویدادها میشود که به نتیجهای پرماجرا ختم میشود. برای مثال:
- اگر با ارائه آموزشهای اضافی به دانشآموزان دارای مشکل کمک کنیم، در نهایت به سادگی به همه دانشآموزان صرفنظر از اینکه تلاشی کنند یا نه، نمرات عالی میدهیم.
به این ترتیب، ساختار اصلی شیب لغزنده سببی به شرح زیر است:
- اگر در حال حاضر [کار نسبتاً جزئی] را انجام دهیم، بعداً [چیز نسبتاً مهم] رخ خواهد داد.
حداقل دو رویداد برای یک شیب لغزنده سببی لازم است، اگرچه تعدادی از رویدادها میتوانند در بین آنها ظاهر شوند، که هر رویداد موجود در زنجیره مستقیماً در نتیجه رویداد قبلی رخ میدهد. بر این اساس، یک شیب لغزنده سببی معمولاً در عمل ساختار زیر را خواهد داشت:
- اگر اجازه دهیم [رویداد جزئی] در حال حاضر رخ دهد، ممکن است [رویداد جزئی دیگر] بعداً رخ دهد، که منجر به [رویداد متوسط] و در نهایت احتمال وقوع [رویداد بزرگ] شود.
این شیبها معمولاً شامل مکانیسم بازخورد مثبت هستند که در آن اقدام اولیه مورد نظر واکنش زنجیرهای را ایجاد خواهد کرد که خود را تقویت میکند. این مکانیسم بازخورد بالقوه میتواند به صراحت توسط شخص بیان شود، یا میتواند بخش ضمنی استدلال آنها باشد.
شیب لغزنده سببی گاهی به عنوان شیب لغزنده پیش بینی کننده یا شیب لغزنده تجربی نیز نامیده می شود.
شیب لغزنده مقدم
شیب لغزنده مقدم استدلالی است که نشان میدهد اگر ما در حال حاضر سابقه برخورد با مسئله ای نسبتاً جزئی را به گونهای خاص تنظیم کنیم، بعداً مجبور خواهیم شد با مسئله نسبتاً بزرگی هم به همان شیوه برخورد کنیم. برای مثال:
- اگر در حال حاضر یک داروی نسبتاً بیضرر را به رسمیت بشناسیم، بعداً باید داروی بسیار مضرتری را نیز به رسمیت بشناسیم.
ساختار اصلی شیب لغزنده مقدم عبارت است از:
- اگر در حال حاضر به شیوهای خاص با [مسئله نسبتاً جزئی] برخورد کنیم، در آن صورت سابقهای ایجاد خواهیم کرد که ما را مجبور میکند بعداً هم با [مسئلهای نسبتاً مهم] به همان شیوه برخورد کنیم.
در مواردی که استفاده از شیب لغزنده مقدم سفسطه آمیز باشد، گاهی اوقات از آن به عنوان سفسطه سابقه بیثبات نیز یاد میشود.
شیب لغزنده مفهومی
شیب لغزنده مفهومی استدلالی است که نشان میدهد اگر انتقال بین دو مورد با استفاده از یک سری مراحل کوچک و تقریباً غیرقابل تشخیص ممکن باشد، هیچ تفاوت معنیداری بین این دو مورد وجود ندارد و باید دقیقاً به همان روش با آنها برخورد کرد. برای مثال:
- اگر ما مرگ آسان را برای حیوانات مجاز کنیم، پس دلیلی وجود ندارد که آن را برای مردم مجاز نکنیم.
به این ترتیب، ساختار اساسی یک شیب لغزنده مفهومی عبارت است از:
- از آنجایی که می توان از طریق یک سری مراحل کوچک از [اولین مورد] به [مورد دوم] رسید، هیچ روش قابل اعتمادی برای ایجاد تمایز بین آنها وجود ندارد.
این استدلال مبتنی بر مفهوم ابهام و پارادوکس سوریتس (که با نام پارادوکس کپهها نیز شناخته می شود) است. این پارادوکس بیان میکند که برداشتن یک دانه شن از یک تپه ماسه باعث نمیشود که آن دیگر تپه نباشدبرداشتن یک دانه شن از یک تپه ماسه باعث نمیشود که آن دیگر تپه نباشد، اما در عین حال، یک دانه شن باقی مانده به عنوان یک تپه در نظر گرفته نمیشود. این مثال میگوید در مقطعی، عمل برداشتن ماسه کپه را از حالت کپه بودن خارج نمیکند، با وجود اینکه مرز مشخصی بین این دو وجود ندارد. بر این اساس، این نوع استدلال شیب لغزنده اغلب از زبانی مانند «کجا خط میکشی؟» استفاده میکند.
علاوه بر این، این نوع شیب لغزنده اغلب شامل تدریجگرایی یا افزایشگرایی است، جایی که تعهد افراد به یک مفهوم یا مسیر اقدام خاص به یک سری مراحل کوچک و نزدیک مرتبط است. به طور خاص، این مسئله زمانی اتفاق میافتد که استدلال شیب لغزنده نشان میدهد که اگر قدم اولیه را بردارید، دلیلی برای نپذیرفتن مرحله بعدی و مرحله بعد از آن تا رسیدن به مرحله نهایی که معمولاً بسیار منفی است، وجود ندارد. چنین استدلالهایی شما را تحت فشار قرار میدهند که یا از تعهد اولیه خود دست بکشید، یا نشان دهید که در تعهداتتان ناسازگاری وجود دارد.
گاهی اوقات شیب لغزنده مفهومی به دلیل ارتباط آن با پارادوکس سوریتس و مفهوم همسان سازی، به عنوان شیب لغزنده سوریتس یا سفسطه جذب لغزنده نامیده می شود
سفسطه شیب لغزنده
استدلالهای شیب لغزنده اغلب سفسطه آمیز هستند، هرچند که دلایل اشتباه بودن آنها میتواند متفاوت باشد و به نوع شیب لغزندهای که استفاده میشود بستگی دارد.
- شیب لغزنده سببی عموماً سفسطه آمیز است؛ زیرا عدم قطعیت مربوط به رسیدن از نقطه شروع شیب به نقطه پایانی را نادیده یا دست کم میگیرد.
این مسئله زمانی میتواند رخ دهد که استدلالی که شیب را ارائه میدهد قادر به تأیید این حقیقت نباشد که احتمال منجر شدن اقدام اولیه مورد بحث به پیشبینی رویداد نهایی بسیار کم است.
برای مثال، فرمول زیر را برای شیب لغزنده سببی را در نظر بگیرید:
- اگر در حال حاضر[مسئله نسبتاً جزئی] را انجام دهیم، بعداً [مسئلهای نسبتاً مهم] رخ خواهد داد.
این شیب لغزنده زمانی میتواند سفسطه آمیز باشد که منجر شدن انجام کار نسبتاً جزئی در حال حاضر به کار نسبتاً عمده در آینده احتمال کمی داشته باشد؛ چراکه استدلال به درستی این احتمال کوچک را تأیید نمیکند.
شیبهای لغزنده مقدم هم عموماً سفسطه آمیز است؛ به این دلیل که توانایی ما برای برخورد متفاوت با موارد آتی نسبت به موارد فعلی را، علیرغم سابقهای که موارد فعلی ایجاد میکنند، نادیده میگیرد.
به این ترتیب، شیبهای لغزنده مقدم معمولاً شامل دوگانگی کاذب میشوند. در این حالت تنها دو گزینه ارائه میشود؛ یا از ایجاد سابقه خاص اجتناب کنیم یا آن را ایجاد کنیم و مجبور شویم در آینده با موارد دیگر نیز به همین ترتیب برخورد کنیم. در واقع احتمال سوم و این واقعیت را نادیده میگیریم که ما در حال حاضر میتوانیم سابقه ای را ایجاد کنیم، و همچنان بتوانیم در آینده با سایر موارد به شیوهای متفاوت برخورد کنیم.
برای مثال، فرمول زیر را برای شیب لغزنده مقدم در نظر بگیرید:
- اگر در حال حاضر [ مسئله نسبتاً خفیف] را به رسمیت بشناسیم ، بعداً مجبور خواهیم شد [ مسئله نسبتاً منفی] را نیز به رسمیت بشناسیم
این شیب لغزنده زمانی میتواند سفسطه آمیز باشد که بعداً اجتناب از قانونی کردن [امر نسبتاً منفی] ممکن باشد، علیرغم اینکه با قانونی کردن [امر نسبتاً خفیف] در زمان حال، سابقه خاصی ایجاد کردهایم، زیرا استدلال قادر به تصدیق این امکان نیست.
وقتی بحث شیبهای لغزنده مفهومی مطرح میشود، شیب پیشنهادی عموماً سفسطه آمیز است زیرا توانایی تمایز بین دو مورد را، با وجود امکان انتقال از یکی از آنها به دیگری با استفاده از یک سری مراحل کوچک، نادیده میگیرد.
به طور کلی، این توانایی یا متکی بر این واقعیت است که گامهای کوچک به منظور ایجاد تفاوت قابل توجهی با هم جمع میشوند، یا این واقعیت که هنوز هم در یک سری گامهای کوچک نقاطی میتواند وجود داشته باشد که در آن بتوان خط متمایز کننده را به دلایل مختلف رسم کرد.
برای مثال، فرمول زیر را برای شیب لغزنده در نظر بگیرید:
- اگر فکر میکنید که ما باید با [مسئله نسبتاً خفیف] اینگونه برخورد کنیم، نمیتوانید عدم برخورد به همان شیوه [با مسئله نسبتاً منفی] را توجیه کنید
از آنجاییکه استدلال به درستی این احتمال را تأیید نمیکند شیب لغزنده زمانی میتواند سفسطه آمیز باشد که امکان یافتن راهی برای توجیه برخورد متفاوت با [ مسئله نسبتاً منفی] نسبت به برخوردی که با [مسئله نسبتاً ملایم] داشتهایم، علیرغم شباهتهای بین آنها، وجود داشته باشد.
تا به این جا با انواع شیب لغزنده و ساختارهای مختلف آن به تفصیل آشنا شدیم. در متن بعدی با ویژگیهای بلاغی، جنبههای خوب شیب لغزنده و روش پاسخ به انواع آن را بررسی خواهیم کرد.
نظر شما