استدلال حملهی شخصی (ad hominem) بدین معنی است که شما در یک بحث به جای این که به اصل استدلال فرد مقابل حمله کنید و آن را زیر سؤال ببرید منبع استدلال را مورد حمله قرار دهید. استدلالهای حملهی شخصی (ad hominem) به منظور حملهی غیرمستقیم به دیدگاههای مخالف یا حمله به افراد یا گروههایی که از این دیدگاهها حمایت میکنند، مورد استفاده قرار میگیرد.
استدلال حملهی شخصی میتواند اشکال مختلفی به خود بگیرد؛ از نامگذاری اولیه تا لفاظیهای پیچیدهتر. برای مثال، میتواند شامل توهین ساده به یک فرد به جای پاسخ صحیح به نکتهای باشد که آنها مطرح کردهاند، یا میتواند شامل زیر سؤال بردن انگیزههای آنها در پاسخ به انتقاد از وضعیت فعلی باشد.
استدلال حملهی شخصی هم در بحثهای رسمی و هم در بحثهای غیررسمی در مورد موضوعات مختلف رایج است؛ بنابراین درک آنها حائز اهمیت است. در نوشتار زیر موارد بیشتری را در خصوص استدلالهای حملهی شخصی خواهید آموخت و انواع آنها را مشاهده خواهید کرد. در شمارهی بعدی نیز، کارهایی که میتوانید برای پاسخ صحیح به آنها انجام دهید را فرا خواهید گرفت.
استدلالهای سفسطهآمیز و معقول حملهی شخصی
در زبان روزمره، اصطلاح «استدلال حملهی شخصی» عمدتاً به منظور اشاره به حملهی شخصی نادرست علیه منبع استدلال مورد استفاده قرار میگیرد که از منظر منطقی غلط است.
این نوع استدلال به دلایل متعددی میتواند نادرست باشد، از جمله مهمترین موارد میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- حملهی شخصی هیچ ارتباطی با بحث ندارد.
- عمدتاً حملهی شخصی به عنوان تاکتیک انحرافی، یا جهت انتقال غیرقابل توجیه بار اثبات به دیگری در بحث یا حتی برای تغییر موضوع مورد استفاده قرار میگیرد.
- حملهی شخصی شامل این فرض غلط است که حملهی به منبع استدلال لزوماً به منزلهی موفقیت آن استدلال است.
با این حال، حملات علیه منبع استدلال، چون ذاتاً و به لحاظ منطقی اشکالی ندارند، همیشه سفسطهآمیز نیستند؛ حتی ممکن است حملات علیه منبع استدلال معقول هم باشد البته به شرطی که با بحث مرتبط بوده، به درستی توجیه شود و شامل استدلال نادرستی نباشد.
موقعیتی را در نظر بگیرید که در آن دانشمندی به ارائه استدلالی در مورد اثربخشی درمان پزشکی جدید میپردازد. به طور کلی، در چنین شرایطی، استدلال حملهی شخصی که به ظاهر فیزیکی دانشمند حملهی میکند، سفسطهآمیز خواهد بود؛ به این دلیل که این موضوع ارتباطی با بحث ندارد، در حالی که استدلال حملهی شخصی که به منبع بودجه دانشمند حمله میکند، چون مرتبط با بحث است، منطقی است.
از آنجایی که میتوان به روشهای مختلفی از این مدل استدلال استفاده کرد، بحثهای فلسفی زیادی در مورد ماهیت و طبقهبندی چنین استدلالهایی وجود دارد. با این حال از دیدگاه عملی، تمایزات مورد نظر در این بحثها چندان برای ما اهمیتی ندارد. در عوض، تشخیص سفسطهآمیزبودن حملهی شخصی میتواند در بسیاری موارد کمککننده باشد. سفسطهآمیزبودن یا نبودن آنها به اصل استدلال، نحوه ارائه آن و زمینهای که در آن مورد استفاده قرار گرفته است، بستگی دارد.سفسطهآمیزبودن یا نبودن حملهی شخصی به اصل استدلال، نحوه ارائه آن و زمینهای که در آن مورد استفاده قرار گرفته است، بستگی دارد.
مفهوم استدلالهای حملهی شخصی وقتی به عنوان سفسطه در نظر گرفته شود، میتوان آن را به روشهای مختلفی دستهبندی کرد؛ از جمله به عنوان سفسطهی ارتباط، چون حاوی اطلاعاتی است که ارتباط مستقیمی با بحث ندارد. گاهی به عنوان سفسطهی ژنتیکی هم شناخته میشود؛ چون شامل حمله علیه ماهیت منبع استدلال است.
مثالهایی از استدلالهای حملهی شخصی
مثال پایه استدلال حملهی شخصی به این شکل است که شخصی در پاسخ به شنیدههایی که موقعیت معتبری را ارائه کردهاند، به شخص دیگری میگوید: «تو احمقی، بنابراین برای من اهمیتی ندارد که چه می گویی.» این سادهترین نوع استدلال حملهی شخصی سفسطهآمیز است که چیزی جز حملهی شخصی توهینآمیز نیست و ارتباطی با موضوع مورد بحث ندارد.
نمونهای از یک استدلال پیچیدهتر حملهی شخصی را میتوان در گفتگوی زیر دید:
الکس: فکر میکنم که باید در نحوه توزیع بودجه فدرال توسط دولت تجدید نظر کنیم.
باب: اگر نمیتوانید فرد وفاداری باشید و از روش منتخب دولت خود جهت استفاده از مالیات حمایت کنید، باید کشور را ترک کرده و به جای دیگری بروید.
در این مثال، باب از استدلال حملهی شخصی سفسطهآمیز استفاده میکند، چون او بهجای ارائهی موضع معتبر خود یا بحث دربارهی گفتههای الکس، به رد ادعای الکس با استفاده از حملهی شخصی میپردازد.
به طور مشابه، نمونه دیگری از استدلال حملهی شخصی سفسطهآمیز را میتوان در مثال زیر دید:
الکس: به تازگی مطالعهای را دیدهام که به صراحت مدعی اشتباهبودن این نظریه است.
باب: خوب، شما اطلاعاتی در این زمینه ندارید، پس چرا کسی باید به حرفهای شما گوش دهد؟
این حملهی شخصی به دلایل متعددی سفسطهآمیز است؛ از جمله مهمترین، به جای پرداختن به خود مطالعه به فردی که مطالعه مورد نظر را ذکر میکند حمله میکند.
با این حال، استدلال حملهی شخصی مشابه، با بیانی متفاوت و در شرایط یکسان، میتواند معقول باشد؛ برای مثال، بحث زیر را در نظر بگیرید:
الکس: من در مورد این نظریه زیاد مطالعه کردم و فکر میکنم که قطعاً اشتباه است.
باب: با این حال در این زمینه چقدر تخصص دارید؟ تا آنجا که من میدانم، شما فاقد هرگونه اعتبار رسمی هستید که منجر به احتیاط بنده در خصوص اعتماد به نظر شما بر خلاف نظر کارشناسانی که در وهله اول این نظریه را ارائه کردهاند، میشود.
برخلاف مثال قبلی، این استدلال سفسطهآمیز نیست بلکه یک حملهی شخصی معقول است؛ شخصی که از استدلال حملهی شخصی استفاده میکند، آن را در منبع واقعی استدلال مخالف مورد هدف قرار میدهد و استدلال حملهی شخصی را به گونهای بیان میکند که به وضوح دلیل ارتباط آن با بحث را نشان میدهد.
توسل به سنگ تکنیکی بلاغی است که اغلب همراه با استدلالهای حملهی شخصی مورد استفاده قرار می گیرد. این تکنیک نوعی مغالطهی منطقی است؛ در این نوع، شخص استدلال مخالف خود را به خاطر پوچ یا مضحک بودنش رد میکند بدون اینکه به آن بپردازد یا بدون اینکه مدرکی برای پوچ یا مضحک بودنش عرضه کند.
انواع استدلالهای حملهی شخصی
استدلال حملهی شخصی انواع مختلفی دارد که هر یک شامل روش متفاوتی برای حمله به منبع استدلال مخالف است؛ برخی از انواع آن شامل مسمومکردن سرچشمه، مغالطهی اعتبارنامه، توسل به انگیزه، توسل به ریاکاری، کنترل لحن، مغالطهی منتقد خائن، مغالطهی ارتباط و مغالطهی سوء استفادهکننده است.
در بخشهای فرعی زیر با هر یک از این انواع استدلال های حملهی شخصی بیشتر آشنا شده و نمونه هایی از کاربرد آنها را مشاهده می کنید.
مغالطهی اعتبارنامه
مغالطهی اعتبارنامه مغالطهای منطقی است و زمانی رخ میدهد که فرد استدلال را به این دلیل رد میکند که شخصی که ارائهکنندهی استدلال از اعتبار رسمی کافی در زمینهی مربوطه برخوردار نیست.
نمونهای از مغالطهی اعتبارنامه به شرح زیر است:
الکس: مطالعات به طور قاطع نشان دادهاند که ما باید هزینههای فدرال برای آموزش را افزایش دهیم.
باب: شما استاد اقتصاد نیستید، پس دلیلی وجود ندارد که به صحبتهای شما گوش کنم.
مسمومکردن سرچشمه
مسمومکردن سرچشمه تکنیکی بلاغی است که در آن شخصی اطلاعات منفی نامربوطی را در مورد حریف خود ارائه میدهد و هدف آن بیاعتبارکردن استدلالهای طرف مقابل است.
نمونهای از مسمومکردن سرچشمه عبارت است از:
الکس: من فکر میکنم که ما باید هزینه های فدرال برای آموزش را افزایش دهیم.
باب: شما یک فاشیست هستید، بنابراین واضح است که ما نباید به صحبتهای شما در خصوص آموزش گوش کنیم.
توسل به انگیزه (حملهی شخصی شرایطی)
توسل به انگیزه (نوع اصلی حملهی شخصی شرایطی) استدلالی است که موضع خاصی را با زیر سؤال بردن انگیزههای شخص حامی آن، رد میکند.
نمونهای از توسل به انگیزه عبارت است از:
الکس: فکر میکنم که باید هزینههای فدرال برای آموزش را افزایش دهیم.
باب: دلیل شما فقط حمایت از رییس جمهوری است که به او رای دادهاید.
توسل به ریاکاری (تو هم به میدان بیا)
توسل به ریاکاری (همچنین به عنوان تو هم به میدان بیا (tu quoque)، به معنای «تو نیز» یا «شما نیز» شناخته می شود) استدلالی است که تلاش میکند شخص را، با بیان اینکه استدلال او با فعالیتهای قبلیاش ناسازگار است بیاعتبار کند.
نمونهای از توسل به ریاکاری عبارت است از:
الکس: من فکر میکنم که ما باید هزینههای فدرال برای آموزش را افزایش دهیم.
باب: از آنجاییکه شما بچههای خود را به مدرسه خصوصی میفرستید پس مشخص است که اهمیتی به آموزش عمومی نمیدهید.
مغالطهی ارتباط
مغالطهی ارتباط مغالطهای منطقی است که در آن شخصی بر اساس ارتباط فرضیاش با چیزی که ارتباطی با بحث ندارد مورد حمله قرار میگیرد.
نمونهای از مغالطهی ارتباط عبارت است از:
الکس: من فکر میکنم که ما باید هزینههای فدرال برای آموزش را افزایش دهیم.
باب: خب، نازیها هم اینطور فکر میکردند، پس شما هم مثل نازیها هستید.
مغالطهی منتقد خائن (استدلال رفتن)
مغالطهی منتقد خائن (بعنوان استدلال رفتن نیز شناخته میشود) مغالطهای منطقی است که در آن به فردی که از چیزی انتقاد کرده میگوییم، اگر وضعیت فعلی را تأیید نمیکند، باید از هر چیزی که انتقاد میکند دوری کند.
نمونهای از مغالطهی منتقد خائن عبارت است از:
الکس: من فکر میکنم که به عنوان یک کشور، ما به اندازهی کافی برای آموزش هزینه نمیکنیم.
باب: خب اگر اینجا را دوست ندارید، پس باید آن را ترک کنید و به جایی بروید که آنها آموزش مورد نظر شما را داشتهباشند.
کنترل لحن
کنترل لحن، حملهای است که به جای خود بحث، بر شیوه و روش استدلال فرد متمرکز میشود.
نمونهای از کنترل لحن به شرح زیر است:
الکس: من فکر میکنم که باید هزینههای فدرال برای آموزش را افزایش دهیم. وضعیت کنونی در بسیاری از مناطق فقیرتر کشور غیرقابل قبول است و کودکان به دلیل آن رنج میبرند. شما چی فکر میکنید؟
باب: بسیار خب؛ بسیار خب. نیازی نیست که زیادی به این مسائل بپردازید.
الکس: اما نظر شما در مورد این وضعیت چیست؟
باب: به نظر من شما نباید در مورد آن احساسی رفتار کنید.
مغالطهی توهینآمیز ( حملهی شخصی توهینآمیز)
مغالطهی توهینآمیز مغالطهای منطقی است که در آن استدلال به جای پرداختن به نکتهای که فرد قصد بیان آن را دارد، مستقیماً و با سوءاستفاده به او حمله میکند.
نمونهای از مغالطهی توهینآمیز عبارت است از:
الکس: من فکر میکنم که باید هزینههای فدرال برای آموزش را افزایش دهیم.
باب: به نظر من تو احمقی و هیچ کس به نظر تو اهمیت نمیدهد.
انواع دیگری از استدلالهای حملهی شخصی
هرچند که انواع استدلالهای حملهی شخصی فوقالذکر نشاندهندهی رایجترین انواع استدلالهای حملهی شخصی است، اما استدلالهای حملهی شخصی میتوانند به طور بالقوه اشکال دیگری هم داشته باشند. اساساً، هر استدلالی که به جای پرداختن به خود استدلال مخالف، صرف نظر از ساختار دقیق آن، منبع استدلال مخالف را هدف قرار دهد استدلال حملهی شخصی به شمار میرود.
برخی از این استدلالها تقریباً همیشه سفسطهآمیز هستند، در حالی که برخی دیگر بسته به نحوه استفاده از آنها می توانند معقول باشند. برای مثال، حملات شخصی توهینآمیز تقریباً همیشه سفسطهآمیز هستند، در حالی که توسل به انگیزه میتواند در برخی موارد معقول باشد، البته اگر مرتبط با بحث بوده و به درستی هم ارائه شود.
توجه داشته باشید که تصمیم گیری در مورد اینکه استدلال حملهی شخصی به چه دسته خاصی تعلق دارد دشوار است و برخی از استدلالهای حملهی شخصی ممکن است در بیش از یکی از دستههای فوق یا در هیچ یک از آنها قرار نگیرند.
نظر شما