وقتی در رابطه با نویسندگی خلاق و روزنامهنگاری صحبت میکنیم، مردم اغلب فکر میکنند که این سبکهای نوشتاری کاملا از همدیگر مجزا هستند. در حالی که این دو سبک شباهتهای زیادی با یکدیگر دارند. زمانی که ما در حال نوشتن یک داستان غیرواقعی هستیم، از نویسندگی خلاق استفاده میکنیم و وقتی در حال نوشتن رویدادهای واقعی و خبری هستیم از روزنامهنگاری استفاده میکنیم. با این حال نویسندهی حرفهای نباید فقط در یکی از آنها خوب باشد. یک نویسندهی حرفهای باید هم از منظر روزنامهنگاری بنویسد و هم در استفاده از نوشتار خلاقانه راحت باشد. ممکن است بپرسید چرا؟ چرا اگر روزنامهنگار هستید باید در نویسندگی خلاق مهارت داشته باشید و اگر داستان مینویسید باید در نوشتن آثار روزنامهنگاری مهارت داشته باشید؟
این دو چندان متفاوت از هم نیستند. در حالی که در یک نگاه سطحی بنظر میرسد که این دو سبک نوشتاری هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند، اما این فرضیه کاملا غلط است. زمانی که به عنوان یک روزنامهنگار در حال نوشتن واقعیت هستید، باید از عناصر خلاقانه هم در گزارش خودتان استفاده کنید. هنگامی که در حال نوشتن یک داستان ژورنالیستی هستید، مهم است که خواننده را جذب کنید و تا پایان گزارش آن جذابیت را حفظ کنید. البته به این معنا نیست که شما چیزی از خودتان بسازید که گزارش را جالبتر کند، بلکه به این معناست که چگونه آن داستان را روایت کنید که هم واقعی باشد و هم خواننده را مجذوب خود کند.
هم نویسندگان خلاق و هم روزنامهنگاران داستان مینویسند. یک روزنامهنگار واقعیت را مینویسد و یک نویسنده خلاق داستان خیالی مینویسد؛ اما همهی داستان ها یک عنصر کلیدی دارند.
داستانها انسجام خود را مدیون کدام عنصرند؟
عنصر کلیدی «روند ذاتی» داستان است. روند ذاتی داستان دارای یک قلاب و یک طرح است که باعث میشود داستان انسجام پیدا کند و خواننده بتواند آن را دنبال کند. این ایده به خلاقیت نیاز دارد، بنابراین اگر در حال نوشتن یک داستانِ ژورنالیستی هستید، باید بدانید که چگونه آن داستان را بصورت خلاقانه بازگو کنید.
به عنوان مثال بیایید نگاهی به «۶۰ Minutes» بیندازیم. ۶۰ Minutes یک برنامهی روزنامهنگاری است که در آن، گزارشها را به شیوهای خلاقانه به تصویر میکشند. مدت زمان هر قسمت از این برنامه ۶۰ دقیقه است و خبرنگاران کل این زمان را با یک شخص مصاحبه نمیکنند. کاری که آنها انجام میدهند این است که در داستان عمیقا فرو میروند و خودشان را وارد میدان میکنند تا مصاحبهای بگیرند که یک رویداد را از منظری متفاوت نمایش دهد و بگوید دقیقا چه اتفاقی افتاده است. مدیران این برنامه، این کار را به شیوهای خلاقانه برای جذب مخاطب انجام میدهند.
نگاهی به زندگینامهها بیندازید. در یک زندگینامه همه چیز حقیقی و در واقع روزنامه نگاری است؛ با این حال، نویسنده داستان خود را به روشی خلاقانه برای شما بازگو میکند تا شما نه تنها مطالب را دنبال کنید بلکه از آن لذت ببرید و چیزی یاد بگیرید.
« ۶۰ دقیقه» یک برنامهی ژورنالیستی است که از شبکهی CBS پخش میشود. این برنامه گزارش هایی از سراسر جهان را پوشش میدهد.
از نظر نویسندگان خلاق، نوشتارِ ژورنالیستی ممکن است مورد علاقهی شما نباشد. یک نویسندهی خلاق میداند که چگونه روند یک داستان را خلاقانه به تصویر بکشد. این کاری است که برای برخی روزنامهنگاران سخت است. بعضی از نویسندگان خلاق صرفا با تخیل خود داستان میسازند اما بعضی دیگر داستانهایشان را بر اساس تجربیات واقعی زندگی خودشان مینویسند.
روزنامهنگاری یک روش خلاقانه برای به تصویر کشیدن زندگی واقعی است. با یک آموزش ابتدایی در این زمینه، یک نویسندهی خلاق -از نظر تئوری- تمام اصول برای نوشتن داستان بر اساس دیدهها و شنیدهها را دارد. این کار با شکل دادن داستان در ذهن شما تفاوت چندانی ندارد. همانطور که قبلتر هم گفته شد: همهی داستانها یک قلاب، یک طرح و یک نتیجه دارند. برای نویسندگان خلاق هم مهم است که بدانند همه چیز از تخیل فرد نشات نگرفته است. رویدادهای زندگی واقعی هم میتوانند بر نوشتهی شما تاثیر بگذارند.
در هر دو سبک همهفنحریف شوید
ممکن است شما بخواهید فقط یک روزنامهنگار باشید یا فقط یک نویسنده باشید اما گاهی اوقات زندگی شرایطی را بوجود میآورد که انجام تنها یکی از آنها دشوار خواهد بود. توانایی نوشتن آثار ژورنالیستی و نویسندگی خلاقانه کمک زیادی به شما میکند. چند بار دیدهاید که یک روزنامهنگار، کتاب منتشر کند؟ خیلی اوقات اتفاق میافتد. همهفنحریف بودن چیزی است که نه تنها نویسندگان باید به دنبال آن باشند، بلکه همه باید برای رسیدن به آن تلاش کنند. حالا که متوجه شدید این دو سبک نوشتاری چقدر شبیه به هم هستند، انجام هردوی آنها غیرممکن نیست. چرا وقتی میتوانید هردوی آنها را انجام دهید، خودتان را به تنها یکی از آنها محدود کنید؟ توانایی نوشتن خلاقانه و روزنامهنگاری درهای بسیاری را به روی شما باز میکنند.
برای هر کسی که این فرصت را به شما میدهد بنویسید. روزنامه، مجله یا نشریهای را بیابید که مایل به انتشار آثار شما باشد. هم آثار ژورنالیستی و هم آثار خلاقانه. اگر تصمیم دارید که این چالش را بپذیرید و تلاش میکنید که در هر دو حوزه فعالیت کنید، باز هم مهم است که تمرکز داشته باشید. دقیقا مانند زمانی که به دانشگاه میروید و باید در مورد رشته اصلی و فرعی خودتان تصمیم بگیرید. اینجا هم همینطور است. باید بین روزنامهنگاری و نویسندگی انتخاب کنید که کدام رشته اصلی شما باشد و کدام فرعی. به عنوان مثال شما میتوانید روزنامهنگاری باشید که در زمانهای استراحت خود، روی یک داستان خلاقانه کار میکنید. در هر صورت مهم است که امکانات خود را محدود نکنید. موفقیت در دنیای نویسندگی سخت است؛ اما وقتی سخت کار کنید تا تواناییهای خودتان را در هر دو سبک روزنامهنگاری و داستانی تقویت کنید، در نهایت موفق خواهید شد.